قبرستان، مهد کودک شد! قبرستان جنگ ظفار
در اقدامی ناباورانه، قبرستان کشته شدگان جنگ ظفار (نیروهای اعزامی ارتش ایران در دوره پهلوی به کشور عمان) در آرامگاه خواجه ربیع مشهد، تبدیل به مهدکودک شد.
اطلاعاتی درباره جنگ ظفار
دین قالب مردم عمان اسلام با شاخه اباضیه Ibadi است، این شاخه از مسلمانان پیرو عبدالله بن ایاض هستند. سنی ها، شیعیان و مسیحیان مردم اقلیت عمان هستند و با توجه به رهبران مذهبی حکومتی، شرایط حاکم بر جامعه کاملا مذهبی و مبتنی بر اصول شرعی اباضیه است. مقبره های ایوب نبی، صالح نبی و عمران نبی (پدر مریم مقدس) در ظفار قرار دارد.
شورش ظفار منطقه ظفار در گذشته خودمختار بود و تحت سیطره امراء یمن، از سال 1829م سلطان سعید، در فکر بود که ظفار را تحت نفوذ خود قرار دهد، تا در نهایت امر در سال 1975 پسرش (سلطان قابوس) موفق به این کار شد.
جبهه آزادی بخش ظفار با نگاه ملی گرایی و قبیله ای (ضد انگلیسیی) و تحت حمایت چپگرایان کمونیست شوروی، چین و یمن در سال 1962م با هدف سرنگونی سلطان قابوس شروع به شورش کردند که این شورش به نام؛ شورش ظُفار (انقلاب ظفار، جنگ داخلی عمان، نبرد چپگرایان کمونیست) عربی؛ (ثورة ظفار، الحرب فی ظفار ،الحرب الأهلیة العمانیة) Dhofar Rebellion نامگذاری شد.
در سال 1351 پیام همدردی شاه توسط بهمن زند (سفیر ایران) به سلطان قابوس ابلاغ و موجب دلگرمی و درخواست وی از ایران برای کمک به ارتش عمان شد. 29 آذر 1352 اولین گروه پیاده نظام ارتش ایران وارد بندر صلاله و پایگاه میدوی شدند. اغلب سربازان اعزامی از لشکر ۷۷ خراسان و تیپ ۲ قوچان بودند. سلطان قابوس در آذر ۱۳۵۴ بهطور رسمی اعلام کرد که جنگ ظفار پایان یافته است و در نهایت امر جنبش آزادیبخش عمان در سال ۱۹۸۱ کاملا منحل شد.
شاه در آذر 1356 براي انجام يك سفر 4 روزه به عمان رفت و در روز 26 آذر از مناطق مختلف ظفار و نظاميان ايرانی مستقر در آن نواحي بازديد كرد.
بخشي از اين نيروها در بهمن 1355 پس از بازگشت كامل آرامش به منطقه، به ايران بازگشتند و برخی از نیروها در عمان باقی ماندند، باتوجه به اتفاقات سال 1357 به دستور مهندس بازرگان، باقي مانده نيروهاي ايران در ظفار به كشور بازگشتند.
در این جنگ 1400 نفر از شورشیان کشته و طبق آمار رسمی؛ عمان 187 کشته، انگلیس 24 و ایران 50 کشته داشته است. مناقشات فراوانی درباره تعداد نیروهای اعزامی به عمان همیشه مطرح است که این عدد بین 600 تا بیش از 10 هزار نفر نوسان دارد.
پس از پایان شورش و برگشت نظامیان به ایران؛ مراسمی با عنوان؛ آیین جاوید برای قدردانی از سربازان ارتش برگزار و مدالی به عنوان سپاس به برخی از افراد و همچنین خانواده کشته شدگان اهدا شد.
می گویند؛ برای افسران کادر و افسران وظیفه 8000 تومان در ماه در نظر گرفته شده بود و درجهداران وظیفه هم ماهی 6000 تومان میگرفتند. سربازان عادی هم ماهی600 تومان میگرفتند که به عنوان پاداش محسوب میشد و غیر از حقوق بود. حقوق دیپلمههای وظیفه در آن موقع 220 تومان بود و درجهداران 1200 تومان میگرفتند. محمدرضا پهلوی با نگاه؛ تثبیت موقعیت ژاندارمری منطقه، قدرت نمایی به امارات برای حل بحران جزایر خلیج فارس و جلوگیری از گسترش کمونیسم و نفوذ شوروی و حزب توده در ایران اقدام به اعزام ارتش شاهنشاهی برای حمایت از سلطان قابوس کرد. گفتگوها و نظرات محمدرضا پهلوی با رسانه ها درخصوص جنگ ظفار را در اینجا بخوانید.
نکته؛ فیلم تپه 303 (جانبازان ظفار) در این خصوص ساخته شد، برای خواندن و دیدن اطلاعات بیشتر، اینجا را کلیک کنید.
نکته؛ می گویند برای تقویت نیروی های اترش ایران، هنرمندان فراوانی به کشور عمان سفر کردند و برای نیروهای ایرانی برنامه و کنسرت اجرا کردند، همچون؛ گوگوش، عارف، دینامیک (پروین یوزباشی)، پوران و …
ارتباط ظفار و مشهد
باتوجه به اینکه اغلب نیروهای نظامی به ظفار از لشکر ۷۷ خراسان و تیپ ۲ قوچان بودند، اجساد کشته شدگان این جنگ به مشهد برگردانده و 32 نفر از آنها در زیرزمین باغ دوم آرامگاه خواجه ربیع دفن شدند. سربازانی که غالبا اهل خراسان و مشهد هم نبودند. برای خواندن و دانستن اطلاعات بیشتر درباره مقبره خواجه ربیع اینجا را کلیک کنید.
نکته؛ این تدفین به گفته افراد محلی، شبانه و مخفیانه توسط نیروهای ارتش وقت انجام شده بود و اجساد هیچگاه به خانواده کشته شدگان تحویل داده نشد. لازم به ذکر است؛ نیروها به اجبار به جنگ فرستاده شده بودند!
تدفین در مکانی که در آن زمان، زمین کشاورزی بود و در محدوده آرامگاه و قبرستان خواجهربیع نبود، انجام شد. بعدها با گسترش آرامستان خواجه ربیع و قیمت گران قبرها، عمارتهایی پیرامون آرامستان ساخته و آرامگاه سربازان جنگ ظفار در زیرزمین باغ دوم قرار گرفت. این زیرزمین تا سالها بسته بود و تابلو و نشانی در این آرامستان نصب نشده بود اما چندسال پیش تابلویی با عنوان؛ آرامگاه شهدای جنگ ظفار بر بالای در نصب شد. تابلو تغییر کرد و شد؛ کشته شدگان جنگ ظفار و دوباره تغییر کرد و نامش شد؛ آرامگاه شهدای عمان! و دوباره و دوباره … تا در نهایت امر …
تولیت آرامگاه خواجه ربیع که زیر نظر آستان قدس رضوی بود؛ تصمیم گرفت اینجا را پارکینگ مدیران کند، باز هم نظرشان تغییر کرد و قرار شد، واحد اداری و کارت زنی کارکنان آرامگاه خواجه ربیع شود اما در نهایت امر؛ تبدیل شد به مهد کودک! مهد کودکی در آرامستان با نام مهدالرضا!! متولی کودکستان می گوید؛ «اینجا مهدالرضاست. کودکستانی که محوریت آموزشهایش مسائل دینی و تربیتی است.»
روی قبرها را فرش کردند و عکس سربازان وطن را حذف فیزیکی، در اطراف هم چند بنر بزرگ با پیامهایی مذهبی جای عکس سربازان نصبشد که مخاطبانی بزرگسال میطلبید و مناسب گروه سنی زیر ۷ سال نیست. اما حجتالاسلام نبئی، متولی آرامستان خواجهربیع چه می گوید؛
تابهحال درباره ساماندهی این قبور (جنگ ظفار) اقدامی نداشتهایم. الان در حال تعویض تمثال شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی دفن شده در خواجهربیع هستیم و درباره سربازان جنگ ظفار کاری نکردهایم. فضای دفن کشتهشدگان ظفار را به مهدالرضا (ع) که مهدکودکی قرآنی است تغییر دادهایم. به نظر میرسد اینگونه استفاده بهتری شده باشد. مهدالرضا (ع) برای کودکان منطقه-اعم از پسر و دختر است. برای این عزیزان برنامههای آموزش قرآنی و تربیتی برگزار میکنیم و میزان استقبال هم عالی بوده است.»
تفکر آیندگان درباره ما؛
الف) سربازان به دستور فرماندهان در جنگ حضور دارند، در جنگ می کشند یا کشته می شود و نامشان سرباز وطن است. حالا همان فرماندهان یا مقدسشان می کنند یا قهرمان ملی! چه مستشار نظامی باشد، چه حافظ وطن، چه در سوریه کشته شود، چه در عمان، نامش سرباز وطن است و قابل احترام.
ب) در بخشی از آرامستان خواجه ربیع مدفن شهدای جنگ هشت ساله است، آیا کسی اجازه بی حرمتی به این بخش از آرامستان را می دهد؟ در این آرامگاه تاکنون پیکر دو مدافع حرم دفن شده اند، نظر شما در این خصوص چیست؟ نظرتان درباره حذف فیزیکی شهدای حادثه منا، دفن شده در همین آرامستان چیست؟
ج) آیا همیشه باید در فکر حذف تاریخ بود؟ آیا همان کودکان مهد، در آینده از شما درباره کشته شدگان جنگ ظفار، جنگ سوریه، جنگ با اشرار بلوچ و کرد و … نخواهند پرسید؟ تاریخ را نمی شود حذف کرد…
د) آیا قبرستان، مکان مناسبی برای ساخت مهد کودک است، آیا از نگاه روانشناسی و … به این موضوع پرداخته شده است؟ آیا نظر کارشناسان در این خصوص اخذ شده است؟
ته نویس 1) مدیریت مهد الرضا یا همان مهد کودک ایجاد شده، اجازه عکاسی از مهدکودک را ندادند!
ته نویس 2) این گزارش، الهام گرفته از خبر اولیه شهرآرا و گزارش فرنود فغفور مغربی است.
ته نویس 3) این گزارش، بدون اجازه و با افتخار تقدیم می شود به آقای مظفر شاهدی و خانواده محترمشان، بزرگوار؛ به دیداری دوباره، امید
ته نویس 4) در اینجا لیست کامل افراد کشته شده در جنگ ظفار (دفن شده در آرامستان خواجه ربیع) درج شده است، ما را در تکمیل لیست سایر افراد کشته شده در این جنگ یاری کنید و اگر خانواده و یا نزدیکان حاضر در جنگ ظفار را می شناسید، اینجا را به آنها معرفی کنید.
گزارشها و نوشته های سفرنویس درباره جنگ ظفار
1) گفتگوهای محمدرضا پهلوی با رسانه ها درخصوص جنگ ظفار و اعزام نیرو به کشور عمان .
2) پرچم و نشان ملی عمان .
3) فیلم تپه ۳۰۳ (جانبازان ظفار، جنگ ظفار) .
بازنشر خبر سفرنویس در نشریه ها و سایتهای دیگر؛
قبرستان تاریخی مشهد به مهدکودک تبدیل شد. خبرگزاری ایسنا
قبرستان تاریخی مشهد مهدکودک شد. روزنامه ایران
منابع و سرچشمه ها
ایران در جنگ ظفار؛ شاه در عمان به دنبال چه بود؟ محمد توحیدی موسسه مطالعات تاریخ معاصر
مهد کودک در آرامگاه جانباختگان جنگ ظفار، فرنود فغفور مغربی، خبرنگار شهرآرامحله
محمدجعفر چمنکار، ناگفتههای جنگ ظفار، مؤسسه مطالعات تاریخ معاصر ایران
یادماندههای کهنه سرباز ایرانی از جنگ ظفار روزنامه جام جم
خاطرات جمیله و پوران در عمان و جنگ ظفار، شبکه من و تو
محمدجواد آسایش زارچی، شورش ظفار و نقش ایران
جبهه آزادی بخش طفار، دانش نامه جهان اسلام
کتاب ارتش تاریکی، بیژن کیا
همسفران
با ما همسفر باشید
سلام
یعنی بچه ها قراره جایی برند که روح و استخوان افراد بخاک سپرده اونجا دفن؟
یا خداااااا
کدام بی عقل این ایده مزخرف داده
شهریار: سلام بر شما، نمی دانیم
بانوی سبک مغز
طبق آمارهای رسمی ارتش حدود 700 نفر شهدای ارتش در جنگ با کمونیستهای ظفار داشته ایم:
شهریار: سلام بر شما، این لینک شما رسمی نیست، البته
سلام جناب شهریار
دوست قدیمی
واقعا از این مطلب هم لذت بردم و هم متاسف شدم و همیشه می خواستم بدانم چه بر سر شهدای ظفار امده است و امروز فهمیدم و اینکه پایانی غیر از این متصورم بودم
با سلام
اینکه هم در آن دوره سانسور شده هم در این دوره عحیب نیست؟
مگر اینکه نتیجه آن جنگ برد نبوده باشد!
یا ایمکه اواخر انقلاب تهیه شده باشد!
آثار دیگر آن فیلمساز چی هستند؟ آیا فیلمساز رد صلاحیت سیاسی شده بوده؟؟
خیلی کنجکاو شدم که این فیلم را ببینم.
تمام فیلمها در آرشیو صدا و سیما هستند. شک نداشته باشید.
شهریار: سلام بر شما، خیلی تلاش کردم نسخه ای پیدا کنم، شاید آرشیو من و تو داشته باشد
سلام و درود
جالب تر از همه وجود شهدایی ست که حتی بعد از شهادت یک سراغی از خانواده و نوزاد بازمانده ایشان گرفته نشده است، نوزاد تنها رها شده و پس از سالها رنج و دلشکستگی تنها چند خط و چند عکس از پدری دارد که تنها در حال انجام وظیفه اش بوده است. پدری که در حسرت دیدن نوزاد دوماهه اش بشهادت رسید، و دختری که یک عمر حسرت نوازش پدرانه بر دلش نقش بسته و حمایت خانواده و جامعه از او دریغ شده است.
پنجاه سال گذشته اما داغ بر دل نشسته همچنان سوزان است.
ای کاش با دید انسانیت بیشتر رسیدگی میشد.
شهریار؛ سالهای خوب خواهند رسید
خوبه خودتم نوشتی به زور بردند سربازان را
خوبه مینویسی برای اهداف سیاسی شاه قلدر و دست نشانده انگلیس اقدام کرده بود
این کشته شدن که در راه تجاوز به وطن دیگری باشد هیچ اهمیتی ندارد