تورهای سفرنویس

tour-image

عضویت در سفرنویس

register-image
register-image

تهران سیر تحول

نهضت تجددخواهی مشروطیت كه موجب انقراض سلسله قاجاریه شد نگاه به غرب و كشورهای اروپایی داشت. دموكراسی و آزادی‌خواهی در مقابل عقب‌افتادگی و استبداد ناشی از یك و نیم قرن حكومت قاجاریه خواست تمامی ملت ایران بود. تفنن‌‌طلبی حكام قاجار، به‌ویژه ناصرالدین‌شاه، مظفرالدین‌شاه و احمدشاه كه برای ارضای لذات این حكمرانان هزینه‌های سنگین چندین سفر طولانی مدت آنها به خزانه ضعیف كشور تحمیل شد این حُسن را داشت كه مردم ایران فهمیدند دنیا تحولات بزرگی را پشت سرگذاشته است و اوضاع و احوال آن سوی دنیا، اروپا، با زمان اوایل سلسله صفویه كه تماس نزدیك با ایران برقرار شد كاملاً متفاوت است.

شهر تهران
شهر تهران

انقلاب فرانسه، سیستم پارلماتنارسیم انگلیس تغییرات و تحولات نرماندی و پروس كه همه آنها به نحوی در نقل گفتارها و سفرنامه‌های مختلف از جمله سفرنامه‌های ناصرالدین‌شاه و مظفرالدین‌شاه منعكس می‌شد، این جرقه را در ذهن ایرانیان هوشیار به‌وجود آورد، كه در دنیای این چنین شتابان به سوی پیشرفت و آزادی و دموكراسی، ایران چقدر مغبون و عقب‌مانده بود. شهرهای بزرگ ایران و به ویژه تهران به جنب و جوش افتاده بود. عناصر جدید شهری مانند مطبعه‌ها، كافه‌ها باعث می‌شدند اكثر مردم حتی بی‌سوادها كه تعداد آنها بسیار زیاد بود، با تحولات جدید دنیا از طریق روزنامه‌ها و نقل سینه به سینه آشنا شوند. شهرها سكون و آرامش دیرین خود را كه ناشی از نحوه حكومت فئودالیسم بود به تدریج از دست می‌دادند و در آنها علائم رفت و آمدها و جنب‌وجوش‌های شهرهای كشورهای سرمایه‌دار و صنعتی، هر چند كُند و بطئی، بروز می‌كرد.

قالب و كالبد كهنه شهرهای بزرگ ایران به ویژه تهران دیگر تاب و توان تحمل این جنب و جوش‌ها را نداشت كوچه‌های تنگ و باریك، گذرهای خاكی، میدان‌های كوچك محلات اینك در اثر فشار تردد واگن‌های اسبی، ازدحام جمعیت و سفرها و رفت و آمدهای بی‌شمار پوست می‌تركاندند، خانه‌ها نیز نمی‌توانستند در قالب اندرون و بیرون محبوس باشند. معماری اندرونی كه نیمی از جمعیت زنان و كودكان را از غوغای شهرها به دور نگاه می‌داشت اینك مفهوم خود را از دست داده بود.

اگر زن‌ها سودای هم‌آوازی با مردان انقلابی مشروطیت را نداشتند (كه آنها چنین سودایی به سر داشتند) لااقل نوجوانان از این سودا بَری نبودند. پس همان‌گونه كه گذرها در زیر رفت و آمد واگن‌های اسبی كه در این اواخر به اتومبیل تبدیل شده بودند پوست می‌تركاندند. خانه‌ها نیز پنجره‌هایشان را به سوی معبرها می‌گشودند. بدین ترتیب معماری درونی و اندرونی خانه‌ها جای خود را به معماری كه نما و فاساد كه پنجره گشوده به خیابان و كوچه داشت واگذار می‌كرد. سكوهای كنار درهای ورودی اصلی خانه‌ها محل پچ‌پچ زن‌هایی شده بود كه از جفای رفته بر آنها و جفای رفته بر ملت ایران سخن‌ها داشتند. شهر چاره‌ای جز تركاندن كالبد خود و پوست به دور انداختن نداشت. نه تنها دیوار تهران شاه طهماسبی كه دو دیوار (با حصار) تو در تو شهر و ارگ (محل سكونت‌گاه سلطنتی) را امن می‌كرد. بلكه دیوار فراخ‌تر شده ناصرالدین‌شاه شاهی نیز نمی‌توانست این همه جنب و جوش و تردد و تحرك را در خود محصور دارد و بدین ترتیب جدایی بین تهران و دیگر نقاط كشور را حفظ كند.

نقشه‌های مانده از آن روزگار نشان می‌دهد كه خیابان به معنی و مفهوم امروزی آن از زمان ناصرالدین‌شاه و تا آخر حكومت قاجار كم‌كم به عنوان یك عنصر مهم شهری كه توان تحمل تردد و تحرك جدید را داشته باشد به همراه میدان‌ها، آن هم نیز با مفهوم جدید شهرسازی كم‌كم گسترش می‌یابند. میدان توپخانه با تعبیر و تفسیر شهر قرون وسطی كه باید در درون شهر محصور شده و دوازده دروازه‌ای تهران، صاحب دروازه‌هایی جداگانه برای كنترل آمد و شد باشد ساخته شده بود. دروازه‌هایی كه محله لاله‌زار، باب‌همایون و سنگلچ را از میدان جدا نگاه می‌داشتند. با وجودی كه در چهارسوی میدان، ساختمان‌ها با حجراتی كه در درون آنها توپ‌ها قرار داشتند تعریف جدیدی از میدان را در شهرسازی ایران باب می‌كردند. ولی این میدان باید آن طور ساخته می‌شد كه واگن‌های اسبی و بعدها اتومبیل به جای كاروان‌ها و احشام در آن تردد نمایند. حوض و فواره‌ای وسط میدان هوا و فضای تلطیف شده برای تجمع و تأمین روابط شهروندی، شهروندان تهران را فراهم می‌كرد. مردم از این میدان به سوی باغ‌های لاله‌زار و نگارستان كه به تدریج در آنها كافه‌ها و دكان‌ها و مغازه‌هایی به سبك اروپایی برپا می‌شد و هم‌چنین به سوی باغستان‌های سنگلچ رهسپار می‌شدند. جمعیت تهران چنان متراكم شده بود كه بدون حضور و تردد در این باغ‌ها و باغستان‌ها قابل تحول نبود.

میدان امام خمینی (توپخانه)‌ دردهه 30
میدان امام خمینی (توپخانه)‌ دردهه 30

در اصفهان وقتی كه مردم از معبری كه خیابان چهارباغ در آنها ساخته شده بود گذر می‌كردند، پلی در پیش روی داشتند كه صفای زاینده‌رود را در روح و كالبد آنها می‌دمید. سی و سه پل كه الله‌وردی‌خان، سردار شاه‌عباس، هم برای عبور و هم برای استفاده از زاینده‌رود به عنوان سیل‌بند و گردش‌گاه ساخته بود، پلی بود كه برعكس پل‌های امروزی ایران كه نماد ناهم‌گونی از كاربرد غلط تكنولوژی هستند، از معماری زیبا و موزونی برخوردار بود.

ولی تهران از چنین موهبتی (داشتن رودی در درون شهر و پلی مصفا بر آن)، محروم بود انارستان‌های تهران در هم كوبیده شد و خانه‌های خشتی، صفا و سرسبزی تهران طهماسبی را به هم ریخته بودند. شاید تاحدی باغ‌های نگارستان، لاله‌زا و قصر قجر و تا حدودی باغستان‌های سنگلج می‌توانست از تهران كه اینك نشیمن‌گاه و یا پایتخت بود خشكی‌زدایی كنند. مردم برای فرار از خشكی تهران به ییلاق، شمیرانات و باغ‌های زرگنده، صاحبقرانیه، قیطریه، تجریش، فردوس پناه می‌بردند و همان‌طور كه قبلاً گفته شد جاده‌ای برای وصل این نقاط به تهران نیز كشیده شده بود. جاده شمیران كه به دروازه دولت و دروازه شمیران وصل می‌شد.

رضا شاه
رضا شاه

وقتی سرتیپ رضاخان از فرماندهان فزاق از فرمان امیرهمایون فرمانده قزاقان منصوب شده از طرف احمدشاه سر باز زد و به همراه سیدضیاءالدین طباطبایی حمایت شده دولت انگلیس به سوی تهران قشون رهسپار كرد، در كاروانسرای سنگ در جنوب غربی تهران مدتی در انتظار ماند كه تا گزارش امیرهمایون به شاه برسد كه دیگر دورازه‌های ناصرالدین‌شاهی، تاب عراده توپ‌های قرن بیستمی را ندارد. پس آن همه خندق، تل و خاك، حصار و برج و بارو و دروازه عملكرد (function) خود را از دست داده بود. فرمان احمدشاه دائر بر عدم مقاومت در مقابل قشون قزاق و باز گذاردن دروازه‌ها به مثابه فرمان تغییر كالبد شهرسازی تهران بود كه دیگر به روش قرون وسطایی نمی‌توانست شهری زنده باشد. و این در حالی بود كه آخرین خاطره‌ایی كه از مقاومت شهر قرون وسطایی در ذهن‌ها بود مقاومت اصفهان بود و در مقابل اشرف و محمود افغان، تا آن حد كه مردم اصفهان به فرمان شاه سلطان حسین در درون حصار شهر آنقدر محاصره شده باقی ماندند كه آدم‌ها ابتدا از گرسنگی موش‌ها را خوردند و سپس لاشه‌های آدم‌ها را و در نهایت اسارت افغان‌ها را پذیرفتند.

هر چند خاطره‌ای دیگر نیز از حصار شهر در ذهن‌ها بود و آن گشودن دروازه‌های شهر شیراز توسط كلانتر خائن شهر به روی آغامحمدخان قاجار برای درهم شكستن مقاومت لطفعلی‌خان زند و كشت و كشتار و جنایات فجیع توسط آن خواجه، به هر حال تمامی این خاطرات دال بر این نكته بود كه دروازه‌ها و دیواره‌های قرون وسطایی شهرها عملكرد دفاعی خود را از دست دادند، حتی با وجود آنكه عملكرد حصار، برج و بارو، دروازه‌ها به غیر از وظیفه دفاعی آن وظیفه كنترل بر عبور و مرور به شهر داشتند، دروازه‌ها در شب بسته می‌ماندند و كسی را اجازه ورود نبود مگر كه جواز ویژه داشته باشد. برای تردد از دروازه‌ها جواز و یا بلیط الزام‌آور بود و در هر دروازه‌ای مامورانی به كار گمارده بودند تا اسامی افرادی را كه وارد یا خارج می‌شدند ثبت كنند. هیچكدام اینها، چه وظیفه دفاعی دروازه‌ها و حصار و چه وظیفه كنترل عبور و مرور، دیگر با زمان مطابقت نداشتند. در نتیجه شهرها باید گشاده به روی مسافران كه پی‌آمد آن هجوم مهاجران بود باز بمانند.

چرا كه مهاجران به راحتی به شهر دسترسی می‌یابند و این آغاز مهاجرپذیری شهرها به ویژه تهران بود كه تاكنون به عنوان یك معضل شهری حل نشده باقی مانده است. عامل دیگر تغییر و رشد تهران، تغییر ساختار حكومت بود چند سالی پس از كودتای 1299 سیدضیاءالدین طباطبایی و سرتیپ رضاخان، حكومت قاجاریه به سلطنت آخرین قاجارها، احمدشاه،‌ در هم كوبیده شد و رضاشاه به سلطنت انتخاب شد. این در حالی بود كه اتفاقات انقلاب اكتبر 1917 روسیه و غوغای قرارداد 1919 حكومت وقت با انگلیس (هرچند شاه قاجار آن را امضاء‌ نكرد) باعث بی‌قراری و پر جنب و جوشی تهران شده بود. تهران تكلیفش را با همسایه شمالی و سودای استعمارگرانه انگلیس هنوز مشخص نكرده بود. حكومت رضاشاه در آن زمان اگر آغاز یك تحول نبود به نشانه یك تحول آغاز شد.

به‌هر حال شهر و شهرسازی تهران نمی‌توانست در مقابل این تحولات بی‌تفاوت و تاثیرناپذیر باشد. ساختار حكومتی به تعریف جدیدی دست یافته بود و نمی‌توانست در درون حصار ارگ محصور و یا محبوس بماند. رفته رفته عناصر جدید شهری در كنار عناصر قدیمی شهر تعریف و شكل می‌پذیرفت و تهران بسوی نوگرایی و یا مدرنیزم سوق می‌یافت. تهران به عنوان پایتخت و با تمركز تمامی امور كشور در آن، باید عناصر حكومتی جدیدی را در خود جا می‌داد، عناصر شهری نظیر عمارات وزارتخانه‌های گوناگون ادارات، پادگان‌های نظامی، شهربانی، ژاندامری، دانشگاه و دارالعلوم‌های جدید،‌ مدارس متعدد دخترانه و پسرانه، بیمارستان‌ها، موزه‌ها، كتاب‌خانه‌ها،‌ پارك‌ها و گردش‌گاه‌ها، سینما‌ها، تأتر، مراكز عمده تجاری، سفارتخانه‌ها، ایستگاه‌ قطار برون شهری، رادیو، پست و تلگراف و صنایع نظیر قند و سیمان و چیت‌سازی و عوامل ارتباطی بین آنها، خیابان‌ها و میدان‌ها. رضاشاه هر چند قصر خود را در درون حصار ناصرالدین‌شاهی در محله‌ی حشمت‌الدوله ودر درون باغ‌های فرمانفرما به عنوان محل حكومتی احداث كرد ولی به خوبی می‌دانست كه سكونت جمعیت 250000 نفری در درون پهنه‌ای به وسعت 20 كیلومتر مربع نمی‌تواند دوام بیاورد. پس ضمن آنكه محل عناصر حكومتی نظیر وزارتخانه‌ها و ارتش و شهربانی و موزه و كتابخانه را در درون حصار در میدان مشق سابق و نزدیك محله ارگ سلطنتی و باغ‌شاه تعیین كرد برای تاسیس مراكز آموزشی و به ویژه دانشگاه به آن سوی دیوار روی آورد.

همان‌طور كه در پیش گفته شد، به علت آمد و شدی كه بین ایران و اروپا برقرار شد، به ویژه پس از آنكه ناصرالدین‌شاه سفرهای طولانی به اروپا انجام داد. در بافت قدیمی شهر تهران كه تاریخ ساخت آن به زمان شاه طهماسب صفوی می‌رسید تغییراتی به وجود آمد و ساخت خیابان هر چند درایران زمان صفویه و در شهر اصفهان مرسوم بود، در تهران در زمان ناصرالدین‌شاه آغاز و گسترش یافت. خیابان ناصریه (ناصرخسرو كنونی) كه ارگ را به دارالفنون و میدان توپ‌خانه وصل می‌كرد و بلوار سفرا و یا خیابان فردوسی كنونی از جمله چندین خیابان‌هایی بودند كه در زمان قاجارها احداث شدند.

در این زمان محمدحسین‌خان اعتمادالسلطنه كه چندین سال رئیس احتسابیه (شهرداری) تهران بوده به هشت خیابان بی‌آنكه نامی از آنها ببرد اشاره می‌كند: «و دیگر خیابان‌های داخله دارالخلافه است كه چهار خط آن به شكل مربع ابنیه ارگ مبارك را در میان گرفته و مربع دیگر به هزاران بار از آن بزرگتر خود شهر طهران قدیم را احاطه كرده است و از این هشت خط مزبور خیابان‌های دیگر بریده و به جمیع دروازه‌های دوازده‌گانه دارالخلافه ناصره كشیده شده است و خطوط خیابان‌های مستحدثات دیگر نیز كه از خلال محلات اخراج شده اینجا تصادف می‌كند و تقاطع می‌نماید و بر دو كرانه غالب این شوارع بی‌شمار همه جا غرس اشجار شده و حفر انهار گردیده است.

آن‌گاه خط خیابان را از دو دروازه جنوباً و شمالاً بیرون برده‌اند: از سمت جنوب به قصبه مشهد عبدالعظیم علیه التحیه و التكریم بركشیده‌اند و از سمت شمال به جمیع نقاط مهمه كه عبارت است از عمارات دولتی واقعه در سفح جبل البرز سهل‌الگای شمیران بگذرانیده‌اند. از طرفین این همه راه اشجار و میوه و لطف هوا و فرط صفا و شمیم گل‌ها و ریحان‌ها و نسیم باغ‌ها و بستان‌ها‌، عابرین را چنان منبسط و تردماغ می‌دارد كه خود رهنوردی و بیابان‌گردی كیفیت نزهت بوستان و باغ می‌بخشد و مابین تمام این خطوط خیابانات بیرونی و درونی به دست مهندسان چابك قیمان چالاك بر آیین معابر عامه ممالك اروپا شوسه شده است. همه جا عراده می‌رود و كالسكه می‌گردد و در بعضی از خیابان‌های داخله چراغ گاز و برق نیز ایجاد شده است و محض تنظیف و تصفیه خیابان‌های شهر هر ساله تقریباً شش هزار تومان نقد و جنس از جانب دولت جاوید اكتساب صرف عمله احتساب می‌شود.» مهندس محسن معتمدی در تحقیقی كه در كتاب جغرافیای تاریخی تهران به عمل آورده ضمن نقل مطالب بالا به نام این خیابان‌ها و تشریح موقعیت آنها اشاره می‌كند:

  1. خیابان علاءالدوله كه در سال 1312 خورشیدی در تدارك «هزاره فردوسی» نام خیابان فردوسی به آن نهادند.
  2. خیابان استخر كه ابتدای آن خیابان «سپه» امام‌خمینی فعلی و انتهای آن خیابان جامی است.
  3. خیابان امیریه كه هم‌اكنون نیز به همین نام شناخته می‌شود.
  4. خیابان سپهسالار كه از خیابان خانقاه شروع و به خیابان جمهوری شرقی ختم می‌شود.
  5. خیابان باغ صبا كه جزئی از خیابان دكتر شریعتی (جاده قدیم شمیران) است.
  6. خیابان جُبه‌خانه كه از چهارراه گلوبندك تا مسجد امام (مسجد شاه سابق) است.
  7. خیابان جلیل‌آباد كه جزیی از محله سنگلج بود.
  8. خیابان سرآب وزیر در حد فاصل میدان شاهپور و خیابان امیریه
  9. خیابان منیریه جنب خیابان امیریه
  10. خیابان مهدی‌خان در فاصله میدان شاهپور تا امیریه
  11. خیابان ناصریه یا ناصرخسرو فعلی
  12. خیابان باغ‌وحش كه امروز به نام خیابان اكباتان (ملت) مشهور است.

به هر حال تهران رضاشاهی كه جمعیت آن به علت تغییر ساختار حكومتی و ایجاد مراكز اداری و بوروكراتیك و هم‌چنین استقرار قشون و تأسیس شهربانی و ژاندارمری به تعداد قابل ملاحظه‌ای افزوده شده بود، مجبور بود برای گسترش بیشتر و جای دادن عناصر شهری جدید كه قبلاً نام آنها برده شد و ایجاد سكونت‌گاه متناسب زندگی كارگزاران دولت و سپاهیان و هم‌چنین مستقر ساختن محله‌های تجاری كه باید رفته‌رفته جایگزین بازار سنتی می‌شد و نیز استقرار صنایع جدید كه با احداث كارخانجات گوناگون رو به گسترش بود، دیوار ناصری را در هم نوردد واز چهار سوی شهر به آن سوی دیوار گسترده شود. در فرم جدید شهر، خیابان‌ها می‌بایست وسعت و فراخی بیشتری برای تأمین تردد اتومبیل‌ها كه جایگزین درشكه‌ها و ترامواهای اسبی شده بودند داشته باشند. همچنین میدان‌ها همان‌گونه كه در مورد میدان توپ‌خانه گفته شد، دیگر با فرم و شكل قرون وسطایی خود و دروازه‌هایی كه آنها را از معابر شهری جدا نگاه می‌داشت نمی‌توانستند در مقابل تردد وسایط جدید نقلیه و تردد جمعیت افزون یافته تهران عملكر مناسب داشته باشند.

خانه رضا سوادکوهی در تهران
خانه رضا سوادکوهی در تهران

هفت سال پس از روی كار آمدن رضاشاه به سال 1311 جمعیت شهر تهران بالغ‌بر 309689 نفر بود كه 249504 نفر آن در داخل حصار و برج و باروی تهران و بقیه 60635 نفر یعنی قریب یك چهارم ساكنان داخل محدوده در خارج از حصار سكونت داشتند و بدین ترتیب حصار و برج و باروی تهران كه به تدریج در اثر بی‌توجهی و از دست دادن عملكرد مناسب خود از اهمیت افتاده و رو به خرابی گذارده بود از سال 1311 رسماً تخریب و در سال 1316 تخریب آن و هم‌چنین دروازه‌های مربوط به آن اتمام یافت و خندق‌های پیرامون آن پر و به جای آن‌ها خیابان‌های جدید شاه‌رضا، شوش، شهباز و سی‌متری در شمال و جنوب و شرق و غرب حصار شهر ساخته شد اینك شهر تهران به شبكه‌ای از خیابان‌های وسیع و پهن شمالی و جنوبی و شرقی و غربی مبدل شده بود كه می‌توانست پاسخ‌گوی ارتباطات درون شهری بین محله‌های اداری، تجاری، مسكونی و صنعتی باشد.

تعداد پنج محله قدیمی شهر در زمان قاجاریه 1- ارگ، 2- بازار، 3- عودلاجان، 4- چاله‌میدان، 5- سنگلج و همچنین 6- محله جدیدالاتاسیس دولت در اوایل حكومت رضاشاه این محلات به ده محله در درون حصار افزایش یافتند كه محله‌های جدید عبارت بودند از: 7- قنات‌آباد، 8- حسن‌آباد، 9- قاجاریه، 10- شهرنو. در این دوره و قبل از تخریب حصار، همانطور كه به جمعیت محله‌های درون حصار افزوده می‌شد، محله‌های جدید در خارج از حصار مانند محله‌های دروازه شمیران، عشرت‌آباد، تخت‌جمشید، دروازه قزوین و … به وجود آمدند.

كه طبقات جدید شهری، كارگران و كارمندان و نظامیان را در خود جای دادند. تشكیل طبقات جدید شهری نظیر سرمایه‌داران، صاحب‌منصبان عالی‌رتبه دولتی و ارتشی، تجار و كسبه صاحب اموال و سرمایه باعث شد تا محل سكونت آنها از دیگر طبقات اجتماعی نظیر كارگران، پیشه‌وران جزء، مهاجران و غربتی‌ها جدا شود و طبقات گروه اول بیشتر به طرف شمال شهر متمایل شدند. مهندس احمد سعیدنیا در مقاله ساختار شهر تهران معاصر به نقل از دكتر محسن حبیبی می‌نویسد:

برای نوسازی شهر، احداث خیابان یكی از اقدامات اساسی بود. هر روز پرچم‌های سرخ بر سر خانه‌ها نصب می‌شد و به دنبال آن مأموران شهرداری برای خراب كردن سرمی‌رسیدند.

برای توسعه خیابان‌ها و نوسازی شهر، در سال 1312 قانون تعریض و توسعه معابر از تصویب مجلس گذشت و برای اجرای طرح‌های نوسازی تهران، تسهیلات قانونی فراهم آمد. نقشه جدیدی ابتدا در سال 1309 و سپس در سال 1316 برای شهر تهران تهیه شد براساس این طرح شهر تهران تبدیل به شهر نوینی مطابق الگوی غربی می‌گردید. از سال 1309 تعریض خیابان‌های خیام، ناصرخسرو، فردوسی، استانبول، شاه‌آباد، نظامیه،‌ سیروس، شاپور، امیریه، مولوی (اسماعیل بزاز) و خانی‌آباد شروع شده بود. در سال 1318 امتداد این خیابان‌ها و خیابان‌های پهلوی و كاخ احداث شدند. چهار خیابان دور شهر، خیابان‌های شاهرضا، شوش، شهباز و سی‌متری بر روی خندق‌های شهر كه در سال 1311 پر شده بودند، ساخته شدند.

در دوره رضاشاه در شمال شهر تهران یك شهر جدید احداث شد با ساختمان‌های نوین، خیابان‌های عریض مشجر و میدان‌های بزرگ قسمت جدید شهر در حول محور غربی ـ شرقی شاهرضا و محور شمالی- جنوبی خیابان فردوسی شكل گرفت. در این منطقه بیشترین ساختمان‌های دولتی و عمومی مانند، دانشگاه، بیمارستان‌ها، دبیرستان‌ها، سفارت‌خانه‌های خارجی و مراكز تمدنی جدید ساخته شدند. افتتاح هتل و كافه بلدیه (شهرداری) در سال 1311 در چهارراه پهلوی با حضور هیات دولت و سفرای خارجی صورت گرفت و سرتیپ بوذرجمهری رئیس بلدیه از میهمانان پذیرایی نمود. هتل‌ها و كافه‌ها، سینما و تأتر در خیابان‌های لاله‌زار به‌وجود آمدند.

گورستان سینما لاله زار (سینما لاله ، رکس سابق)
گورستان سینما لاله زار (سینما لاله ، رکس سابق)

در كنار مركز قدیمی شهر در محوطه ارگ قدیمی مركز عظیم وزارتخانه‌های دولتی قد علم كرد وزارتخانه‌ها و سازمان‌های ارتش و باشگاه افسران در محوطه ارگ سلطنتی و میدان مشق (باغ ملی) احداث شدند و كاخ‌های سلطنتی از مركز شهر به غرب شهر منتقل گردیدند و كاخ كامران میرزا به نام امیریه، تبدیل به دانشكده افسری شد. مركز جدید دولتی با خیابان های منظم احاطه شدند. خیابان‌های خیام، بوذرجمهری، سپه، سوم‌اسفند، میدان توپخانه و خیابان فردوسی محل استقرار ساختمان‌های مختلف دولتی،‌ بانك‌ها و سازمان‌های نظامی گردیدند. مراكز تجاری و خدماتی در طول خیابان‌های جدید مركز شهر جسته و گریخته به‌وجود آمدند. خیابان لاله‌زار و استانبول با پیدایش هتل‌ها، كافه‌ها، سینما و تئاتر و مغازه‌های جدید نقش گردش‌گاهی یافتند و مغازه‌های جدید در خیابان‌های ناصرخسرو، چراغ‌برق، سپه و بوذرجمهری بخشی از نقش تجاری بازار را به عهده گرفتند. با توسعه شهر و تشكیل محله‌ها و مراكز جدید و احداث خیابان‌های منظم كه در كنار آن مغازه‌ها و عمارات سبك اروپایی ساخته شده بود، چهره سنتی شهر تهران در بخش‌های جدید دگرگون شد، در حالی كه محله‌های قدیمی با بافت ارگانیك و ساختمان‌هایی با معماری سنتی در پیرامون مركز قدیمی بازار با استحكام پابرجا ماندند و دوگانگی اجتماعی ـ اقتصادی به دوگانگی كالبدی شهر نیز منجر شد.

بدین ترتیب تهران كه از زمان انتخاب آن به پایتختی به سال 1167 خورشیدی تا سال 1312 در حدود 140 سال مرتباً تحت تأثیر افزایش جمعیت به صورت خودجوش توسعه می‌یافت تا بتواند جمعیتی را كه در این مدت از 15000 نفر به 300000 نفر رسیده بود یعنی 20 برابر جمعیت اولیه را در خود جای دهد. با تصویب قانون سال 1312 توسعه آن شكل قانونی یافت و برای بافت جدید شهر نقشه یا طرح جدید تهیه شد كه براساس آن تهران دارای شبكه‌ای از خیابان‌های عریض كه اطراف آن را شهرداری (بلدیه سابق) كه از 1311 صورت قانونی یافته و متصدی آن سرهنگ بوذرجمهوری بود درخت‌كاری كرده و به صورت خیابان‌های امروزی نگهداری می‌كرد. در كنار این خیابان‌ها اكثر ساختمان‌های دولتی و عمومی دانشگاه‌ها، بیمارستان‌ها، سفارت‌خانه‌ها، مغازه‌هایی به سبك اروپایی و كافه‌ها و هتل‌ها و خانه‌ها قرار گرفتند و بدین ترتیب چهره سنتی شهر تهران با احداث خیابان‌ها و ساختمان‌های جدید كه در اكثر آنها، به ویژه ساختمان‌های دولتی سعی می‌شد تا با برداشت و تركیب فرم‌های معماری قبل از اسلام به آن هویت ایرانی داده شود تغییر یافت.

در واقع تهران جدید تهرانی كه خود را با نیازهای قرن بیستم منطبق می‌كرد شكل پذیرفت. اما توسعه شهر تهران كه به صورت شعاعی انجام یافته بود هم‌چنان با توسعه نواحی شمالی شهر برای شهروندان مرفه و استقرار ساختمان‌های عمومی و دولتی و سفارتخانه‌ها و تجارت‌خانه‌ها و مغازه‌هایی به سبك اروپایی و هم‌چنین توسعه نواحی جنوبی برای استقرار سكونت‌گاه‌های افراد فقیر و مهاجران و كارگران و توسعه بازار و شبكه كارگاه‌ها، گاراژها، كارخانه‌ها و نواحی شرقی و غربی برای احداث مناطق نظامی، فرودگاه‌ها و سكونت‌گاه كارگزاران، كارمندان دولتی و نظامی ادامه یافت.

بعد از شمال شهر، بیشترین توسعه فیزیكی در پیرامون دروازه شمیران رخ داد. این نقطه در دوره رضاشاه، كانون پر توان توسعه شهر تهران، به طرف شرق و شمال‌شرق بود. دروازه شمیران پس از مدتی نقش خود را به میدان فوزیه بخشید. جاده مازندران و شمیران و همین‌طور انشعاب خیابان‌های دوشان‌تپه و عشرت‌آباد، دروازه شمیران را تبدیل به مركز توسعه شعاعی این بخش شهر تهران كرد. این ناحیه محل سكونت گروه‌های اجتماعی جدید و سپس مهاجرین بعد از جنگ جهانی دوم شد. احداث صنایع جدید، كارخانه قطران، رسومات، شهباز در شرق تهران و بنگاه‌های حمل و نقل به شمال كشور زمینه این توسعه محسوب می‌شود.

دسترسی به منابع‌ آب، قنواتی كه منشاء آنها در شمال‌شرق تهران بود، این توسعه را تا حدودی تسهیل می‌كرد. توسعه در شرق، احداث كارخانه برق تهران در میدان ژاله (دوشان تپه) و تجهیز فرودگاه دوشان تپه و تاسیس كارخانه شهباز و سایر مؤسسات مربوط به نیروی هوایی كشور در این منطقه باعث توسعه فیزیكی شهر به طرف شرق شد. با وجود این اقدامات، به دلیل محدودیت‌های اجتماعی یعنی كیفیت بسیار پایین اقشار اجتماعی دروازه دولاب و دوشان تپه و محدودیتی كه اراضی كشاورزی به وجود می‌آوردند، توسعه مسكونی در این ناحیه در زمان رضاشاه بسیار محدود و به كندی صورت می‌گرفت. توسعه شهر به طرف جنوب نیز مانند شرق به دو دلیل یاد شده بطور بطئی اتفاق افتاد. وجود گودهای مربوط به كوره‌های آجرپزی، اراضی كشاورزی، دیوارهای مخروبه حصار ناصری، گورستان قدیمی (سر قبر آقا) و همین‌طور كیفیت بسیار نازل اجتماعی و اقتصادی محله‌های مسكونی در این ناحیه عوامل بازدارنده اسكان در جنوب به شمار می‌رفتند. اقشار جدید كارگری شهر بیشتر در شمال‌شرق و جنوب‌غرب اسكان می‌یافتند و كارمندان و كارگزاران دولتی در شمال شهر اقامت می‌كردند. كارخانه‌های سیمان تهران و كوی مسكونی آن در صفائیه شهرری در دامنه كوه بی‌بی‌ شهربانو جای گرفتند. چیت‌سازی در سال 1326 به كار افتاد.

كارخانه بلورسازی، سیلو و راه‌آهن ابتدا باعث توسعه خانی‌آباد و در دوره بعد از جنگ موجب توسعه جوادیه و نازی‌آباد شدند. بیشترین توسعه شهر تهران در دوره اول (رضاشاه) بعد از شمال شهر كه محل سفارتخانه ها و وزارتخانه‌ها و اقشار اجتماعی مرفه و صاحب‌منصبان دولتی بود. در غرب تهران صورت گرفت. ناحیه غرب تهران در قسمت شمال باغ‌شاه ادامه توسعه شمال تهران بود كه به مقدار محدودی از خیابان سی‌متری تجاوز می‌كرد و در قسمت جنوب باغ‌شاه و غرب خیابان سی‌متری به نحو گسترده‌ای توسعه یافت.

كانون توسعه جنوب غربی تهران در این دوره دروازه‌های قزوین و گمرك و در امتداد جاده‌های قزوین و رباط‌كریم بود. در این دوره به علت توسعه روابط تجاری و نوسازی راه‌های مراسلاتی كشور، بنگاه‌های جدید حمل و نقل موتوری، انبار و گمرك و گاراژها توسعه یافتند. تأسیس كارخانه دخانیات و جوراب‌بافی و كارگاه‌های مختلف كوچك و بزرگ در امتداد جاده قزوین، زمینه توسعه این ناحیه را تا روستای بریانك،‌ اكبرآباد و امام‌زاده معصوم فراهم آورد. از بعد اجتماعی و سیاسی این توسعه به علت تغییر ساختار حكومت و توسعه پارلمانتاریسم در ایران، استقرار قوه مقننه كه نمایندگان تمامی شهرها در آن عضویت داشتند، استقرار دولت متمركز و مقتدر كه كلیه ایالات و شهرها و استانها باید با تهران مرتبط بوده طبق دستورات مركز امور مربوط به خود را اداره می‌كردند و از بعد اقتصادی ازدیاد درآمد دولت از طریق تنظیم قانون مالیات‌های مستقیم و غیرمستقیم و دریافت مالیات‌ها و حقوق گمركی، و مهم‌تر از همه ازدیاد درآمد دولت از بابت حق‌السهم ایران از نفت كه با الغاء قرارداد دارسی و انعقاد قرارداد جدید در سال 1313 اتفاق افتاد، اجتناب‌ناپذیر بود.

كارگزاران و كارمندان تشكیلات دولت مركزی كه در زمان آقامحمدخان با احتساب 3000 نفر قشون ساخلو از 15000 نفر جمعیت آن زمان در حدود 35 تا 40 درصد جمعیت 300000 نفری تهران را شامل می‌شد، این تشكیلات با افزایش قدرت دولت و تأسیس ارگان‌ها، نهادهای جدید، وزارتخانه و ادارات مختلف، پادگان‌ها و هم‌چنین تأسیس صنایع جدید كه اكثراً در دست دولت بود و گسترش انحصارات مانند دخانیات و قند و شكر روز به روز بزرگ‌تر می‌شد و چون محل استقرار آنها در تهران بود به گسترش شهر تهران شتابی بیشتر از سایر شهرهای بزرگ می‌داد.

به ویژه وضع قوانینی نظیر قانون نظام وظیفه اجباری باعث شد كه تعداد بی‌شماری از افرادی كه از دورترین نقاط كشور جذب نیروهای ارتشی می‌شدند، پس از اتمام خدمت، خود و خانواده آنها در تهران اقامت كنند. همین‌طور محصلین كه برای طی دوره‌های عالی آموزشی ناچار به جلای وطن بوده و به تهران گسیل می‌شدند، با توجه به پیشرفت‌های انجام شده در تهران ترجیحاً محل زندگی و سكونت خود را تغییر داده و در تهران ماندگار می‌شدند.

بدین ترتیب تهران كه پایتخت سیاسی یك دولت اقتدارگرا بود هم از بعد اجتماعی به علت وجود كلوپ‌ها، كافه‌ها، پارك‌ها، سینما و تأتر و هم از بعد فرهنگی به علت وجود مدارس پیشرفته در سطح ابتدایی و دبیرستان كه بعضاً توسط میسیونرهای خارجی (فرانسوی، انگلیسی، امریكایی) اداره می‌شدند و در سطح آموزش عالی، دانشگاه تهران، مراكز تربیت مدرس، و هم از بعد اقتصادی به علت وجود تجارت‌خانه های گسترده كه در مراوده با كشورهای خارجی بودند و هم‌چنین بازار كه توسعه بیشتری نسبت به سایر شهرها می‌یافت، و هم از بعد صنعتی و وجود كارخانجات متعدد، به شهری تبدیل شد كه سرآمد دیگر شهرهای ایران بود و نظر روستانشینان و شهرنشینان اقصی نقاط كشور را به خود جلب می‌كرد و موجب می‌شد مهاجرت به تهران و رشد جمعیت آن شتابی روز افزون بگیرد. جمعیت تهران كه در ابتدای دوره رضاشاه 250000 نفر تخمین زده می‌شد در پایان همین دوره به سال 1320 به مرز 700000 نفر رسید. با این تفاوت كه جایگزین درشكه‌ها و ترامواهای اسبی حدود 23000 وسیله نقلیه شده بود كه برای اولین بار باعث شد موضوعی به نام ترافیك یا حمل و نقل وسایل نقلیه موتوری كه بعدها به دغدغه اصلی كلان‌شهر تهران تبدیل شد، در تهران مطرح شود. حضور وسایل نقلیه جدید و گسترش استفاده از آنها به جای وسایل نقلیه سنتی، در شبكه خیابان‌بندی شهر، میدان را با تعریف جدید خود كه در كشورهای اروپایی باب بود، مطرح كرد.

بدین ترتیب سعی شد در محل تقاطع و خیابان‌های مهم برای تسهیل امور رفت و آمد وسایل نقلیه و ایجاد فضای مناسب شهری كه هم از نظر دید و منظر و جای دادن مكان‌های تجاری و رفاهی تحولی در شهرسازی ایران محسوب می‌شد. میدان‌هایی كه اطراف آنها ساختمان‌ها اكثراً دو طبقه و هماهنگ و همگون قرار داشت احداث شود. از جمله این میدان‌ها كه میدان حسن‌آباد بهترین نمونه آنهاست. زیبایی چشم‌نوازی به سیمای شهر تهران كه اینك فرم ایرانی اروپایی خود را یافته بود، می‌بخشید. بدین ترتیب در چهار سوی شهر تهران و فراسوی حصار و برج و باروی خراب شده شهر میدان‌های اصلی نظیر میدان فوزیه در شمال‌غرب، میدان شاهرضا در شمال‌غرب و میدان شوش و راه‌آهن در جنوب شرق و غرب شكل گرفتند. میدان مركزی شهر، توپخانه، كه همانطور كه گفته شد با شكل قرون وسطایی خود و وجود دروازه‌هایی در سر هر معبر با خیابان‌هایی كه به میدان می‌خوردند و درزمان امیركبیر و ناصرالدین‌شاه ساخته شده بود نیز با تخریب دروازه‌های آن و احداث شهرداری و تلگراف‌خانه و بانك شاهنشاهی به عنوان میدان اصلی شهر از جلوه خاصی برخوردار بود.

معماری دوران رضاشاه

همان‌طور كه گفته شد معماری سنتی ایرانی تهران كه خانه‌هایی با درونی و اندرونی را در كوچه‌ها و خیابان‌های باریك شامل می‌شد، در اواخر دوره قاجار جای خود را به خانه‌هایی به سبك معماری اروپایی و یا ملهم از آنها داده بود. خانه‌های سنتی اكثراً یك طبقه و در دور حیاط مركزی قرار داشتند كه دسترسی‌ها و نورگیری اتاق از طریق حیاط میسر می‌شد و ارتباط آنها با معبر با كوچه بیشتر از طریق یك ورودی بود كه پس از طی دالانی به حیاط مركزی می‌رسید و بیشتر خانه‌های اشراف و سران قاجار بود كه به صورت دو طبقه و یا بیشتر در فضایی باز با نماهای تزیین شده به سبك ایرانی و فرنگی، دارای نماسازی و فاساد به معنی رایج كنونی بودند.

گسترش تهران و احداث شبكه جدید خیابان‌بندی‌ها موجب شد كه معماری درون‌گرای ایرانی به معماری كه تمامی خود را به خیابان‌ها می‌كشانیدند و پنجره‌هایشان به سوی كوچه و خیابان‌ها باز می‌شد به صورت ساختمان‌ها كه اكثراً توسط معماران تحصیل‌كرده و یا تحت تأثیر غرب طراحی و ساخته می‌شد، از توازن و همگونی خاصی پیروی می‌كردند. به نحوی كه فی‌المثل همان‌گونه كه در بعضی از نقاط خیابان‌های فردوسی و لاله‌زار دیده می‌شوند.

ساختمان‌های حاشیه خیابان‌ها به پیروی از یك سبك معماری و با تجانس با یكدیگر ساخته شده بودند. همین‌طور بود ساختمان‌های احداث شده در اطراف میدان‌ها كه در بیشتر موارد مانند میدان حسن‌آباد از یك مجموعه یك دست و همگن معماری در زمان رضاشاه ساخته شد در بیشتر شهرهای ایران به ویژه شهرهای شمالی ایران هنوز هم پابرجا هستند و هنر هم یكنواختی و موزونی آنها، چیزی كه تهران كنونی از آن بی‌بهره و به صورت چندش‌آوری از آن به دور مانده است، چشم نواز، زیبا و آرامش‌بخش است.

پایگاه حكومتی كه پس از تخریب حصار شهر و با حفظ یك دروازه دوباره‌سازی شد كه هم‌اكنون در خیابان امام‌خمینی (سپه سابق) موجود در میدان مشق ناصری ساخته شد، شامل شهربانی، ساختمان‌های وزارت امور خارجه، باشگاه افسران ستاد ارتش، موزه ایران باستان و كتابخانه ملی از معماری كه از عناصر معماری قبل از اسلام نشأت می‌گیرند، ساخته شدند. اساساً پس از انقلاب مشروطه و بعد از استقرار حكومت رضاشاه یك نوع نگرش (نوستالژیك) احترام‌آمیز و تحسین كننده به گذشته پیشین و تاریخی ایران به ویژه به دوران قبل از اسلام مطح شد. عظمت تاریخی ایران و افتخارات آن از زمان هخامنشیان تا صدر اسلام مورد بازبینی و تكریم و تجلیل قرار گرفت.

از لابه‌لای كتاب‌ها و متون قدیمی تاریخ چند هزار ساله ایران و شرح فتوحات، افتخار‌آفرینی‌ها، جلال و شكوه دوران پیش از اسلام ، مادها، هخامنشیان، پارت‌ها، اشكانیان، ساسانیان با درشت‌نمایی ویژه‌ای به صورت كتاب‌ها و مقالات متعدد و محققانه در دسترس عموم قرار گرفت. نتایج حاصل از تحقیقات باستان‌شناسی كه از زمان ناصرالدین‌شاه با دادن امتیازات انحصاری به گروه های اروپایی و به ویژه فرانسوی شروع شده بود، هر چند موجب شد كه مقادیر قابل توجهی از میراث فرهنگی و باستانی كشور به غارت برده شود، ولی این اعتمادبه‌نفس را به ایران‌ها می‌داد كه پس از سال‌ها گرفتار بودن در سیطره حكومت‌های ستمگر و عقب‌افتاده، لااقل آرزوی تجدید مفاخر گذشته را در ذهن بپرورانند و امید داشته باشند دورانی جدید برای احیای افتخارات گذشته در پیش است.

معماری رسمی ایرانی كه ساختمان‌های آنها در میدان مشق سابق شروع شد، تحت تأثیر این بینش و تفكر قرار گرفت و با تقلید از ساختمان‌های دوران ساسانی، طاق كسری در موزه پرسپولیس (تخت‌جمشید) در ساختمان شهربانی، سعی كرد به احیای سبكی براساس استفاده از عناصر نمادین معماری پیش از اسلام به‌نماید. معماران عظمت‌گرا و واپس‌نگر به معماری دوران‌های افتخارآمیز تاریخ ایران، با استفاده از عناصری مانند كنگره‌های تخت‌جمشید (هخامنشی) با تقلید از موتیف‌هایی كه در پلكان‌های كاخ خشایارشاه به كار رفته بود. و با ساخت طاق‌هایی به سبك طاق‌های مرسوم در دوران ساسانی و استفاده از قوس‌های آنها در نماها، معماران این دوره سعی می‌كردند كه سبكی جدید با نگرش و تأثیرپذیری از عظمت‌های دیرپای گذشته به وجود آورند. هر چند كه این سبك با سرعت ساخت و سازها و كاربرد مواد و مصالح و فن‌آوری جدید نمی‌‌توانست و یا نتوانست پایدار بماند، ولی شاخص قابل اعتنا و درخور توجه و نگهداری معماری این دوره است.

در كنار این معماری رسمی كه برای خود نقشی در احیای تمدن دیرین و با عظمت ایران قائل بود، معماری نوگرا (مدرن) با تعاریف جدیدی كه از عملكرد ساختمان‌ها و مسكن در آغاز قرن بیستم و در دوران تحول و دگردیسی نظام فئودالی به نظامی رهسپار به سوی سرمایه‌داری و صنعتی در دسترس قرار گرفت، نقش اصلی‌تری را به عهده گرفت. دیگر تعریف عملكردها تغییر یافته بود. خانه‌های اندرونی و بیرونی جای خود را به خانه‌هایی می‌داد كه اساس زندگی خانوادگی سنتی و شرقی را به مبارزه می‌طلبید.

اندرون و اندرونی‌ها با بیرون و بیرونی‌های خانه‌ها به نحوی محافظه‌كارانه با یكدیگر در هم آمیخته شدند. با وجودی كه اندرونی خانه‌ها بتدریج كنار گذاشته می‌شدند، ولی هنوز سعی می‌شد مسائل سنتی و جدایی بین روابط اندرون و بیرون به نحوی تازه و بدیع رعایت شوند. در بخش عمومی، ساختمان‌ها با تعریف و عملكرد جدید خود مطرح می‌شدند. كاروان‌سراهای ایرانی كه به علت تكثیر روابط بین‌المللی و بین شهری در تهران قاجاری جای خود را به « عمارت مهمانخانه» دادند، اكنون تسلیم هتل‌ها می‌شدند.

با عملكردی كاملاً دگرگون شده و براساس تعریف جدید روابط انسانی در قرن بیستم. تفاوت‌های بسیاری بین عملكرد كاروانسرا با هتل بود كه از حوصله این مقاله خارج است. ولی مهم‌ترین آنها گسترش و سرریز روابط خصوصی مسافران و خانواده‌ها به سوی بیرون بود. عبور و مرور، زن و مرد از یك ورودی و راه‌رو و ایجاد رستوران و قهوه‌خانه‌های جنبی آنها برای صرف غذا از مظاهر در هم ریختن روابط درونی و بیرونی بود. تكیه‌ها كه محل نمایش‌های مذهبی بودند و در اوج دوران قاجار، «تكیه دولت» همانند اپراها و تاترهای شهرهای بزرگ اروپا از شكوه و جلال خاصی برخوردار بود، به تدریج جای خود را با مكان‌های نمایشی جدید مانند تأتر و سینما عوض می‌كردند.

تعداد كافه‌هایی كه در پیش‌خوان آنها میزهایی برای نشستن مشتریان به سبك كافه‌های بولوار شانزه‌لیزه چیده شده بود رو به افزایش نهاد. اوقات فراغت به دو بخش خانوادگی و اجتماعی تقسیم شد. مردم به گشت و گذار و صرف اوقات فراغت خارج از خانه راغب شدند و بر این اساس مسافرت‌های درون شهری و برون ‌شهری افزایش یافت. در شهرهای بزرگ و به ویژه تهران، ییلاقات و دامنه‌های كوه‌ها برای هواخوری و استراحت و تسكین و آرامش انتخاب شدند. وسایل نقلیه عمومی مانند اتومبیل و اتوبوس دسترسی به آنها را تسهیل می‌كردند، هر چند در كنار آنها درشكه و وسایل نقلیه قدیمی نیز بكار گرفته می‌شد.

دختران کافه پولونیا لهستانی لاله زار
دختران کافه پولونیا لهستانی لاله زار

این مكان‌های تفریحی و استراحتی در كنار مكان‌های مذهبی كه از دیرباز برای صرف اوقات فراغت در كنار مراسم مذهبی مورد استفاده بود، رو به گسترش نهادند. بدین ترتیب سیمای شهر تهران به تدریج از سیمای شهر ایرانی دور به شهرهای اروپایی نزدیك‌تر شد.

در این حال زیرساخت‌های شهری باید جواب‌گوی نیازهای جدید می‌شد. دیگر قنات‌های شهر كه توسط متمكنین برای مصارف آبیاری املاك شخصی و استفاده اهالی (كه به منظور انجام عملی ثواب و خداپسندانه بسیار رایج بود) ساخته شده بود كفاف جمعیت روز افزون تهران را نمی‌داد نهر كرج كه امیركبیر برای تهران ساخته بود نیز چاره كار نبود در سال 1309 ایجاد سد به روی رودخانه كرج به همین منظور در دست مطالعه و بررسی قرار گرفت، هر چند كه ساخت آن تا سال 1331 به انجام نرسید، ولی اولین اقدام اساسی برای تأمین برق نواحی و محلات تهران تأسیس شدند، سنگفرش و بعدها آسفالت خیابان‌ها شروع شد، پارك شهر، یات‌كلاب، كافه شهرداری، بانك‌ها و شعبات آنها، كافه‌ها،‌ تاترها، سینماها و رستوران‌های متنوع در كنار بیمارستان‌های متنوع در كنار بیمارستان‌ها، پرورش‌گاه‌ها، مدارس دانشگاه‌ها، كتابخانه‌ها و كتاب‌فروشی‌ها اساس تهران مدرن را بنیان نهادند

بررسی و نوشته: بیژن کاموری مقدم
تدوین و آماده سازی برای انتشار : شهره السادات عربشاهی
سرچشمه؛ تارنمای انجمن مفاخر معماری ایران

اینجا را با دوستان خود به اشتراک بزارید

همسفران

  1. نمی دونم باید چی بگم؟ ولی میدونم که راه رو درست نرفتیم. ما کپی سازی کردیم بدون توجه به اصول، کاری که الان داریم می کنیم در تمام جوانب زندگی از سیاست و اجتماع و فرهنگ تا زندگی شخصی و حتی نامگذاری. ما می توانستیم تکنولوژی را در کنار فرهنگمون داشته باشیم. می تونستیم برقع به صورت بزنیم ولی در جامعه فعالیت کنیم و …
    ممنونم از این نوشته زیبا

    شهریار: سپاس از اظهار نظرتان

    1. استاد با نظرت کاملا موافقم، ما تا نویی به بازارمون اومده اولین کارمون این بوده که کهنه رو به طور کامل دل آزار کنیم حتی اگر هیچ آزاری هم نداشته!

      شهریار: امیدخان چون فرهنگ سازی برای ما انجام نشده!

با ما همسفر باشید

XHTML: امکان استفاده از این کدها وجود دارد: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>