تورهای سفرنویس

tour-image

عضویت در سفرنویس

register-image
register-image

خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی

خاطره بازی امشب من با تور کنیسه گردی است، توری که برای اولین بار در ایران و تهران برگزار شد، توری که در اواخر دهه 80 تابوشکنی بزرگی بود، توری که برای من هم تاوان زیادی داشت، اما از اینکه در نور قدم می زدم و روشنگری می کردم، خرسند بودم و مطمئن

خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی

اولین تور کنیسه گردی با یک جمع خودمانی از دوستان گروه سنگی (سفرنامه گویی) بود، گروهی که من خودم را مدیون آنها می دانم و البته تورهای اول با محبت دوست عزیز یهودیم آقای کیارش یشایایی و حمایت پدر بزرگوارشان آقای هارون یشایایی برگزار شد.

خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی (با همان گروه سنگی در کوچه های عودلاجان و ...)
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی (با همان گروه سنگی در کوچه های عودلاجان و …)

تور کنیسه گردی، نزدیک به 100 بار تکرار و برگزار شد، از اینکه در این تور به هم سرزمینی های خودم اطلاعاتی می دادم تا بدانند بدترین واژه، واژه اقلیت است و یهودیان ایران، هم میهن ما هستند (فارغ از هر نگاه سیاسی) بسیار برایم لذت بخش بود. امیدوارم توان ادامه فعالیتهای این چنینی را دشاته باشم.

خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی

ته نویس اول) دوست داشتم لیست تمام همسفران سفرنویس در تور کنیسه گردی را در اینجا می نوشتم اما لیست خیلی طولانی و بلند بالا بود، در هر صورت سفرنویس منتظر خاطرات شما عزیزان از این تور است.

خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی (اگر گفتید چررا خانمها در اینجا عکس گرفتند؟)
خاطره بازی؛ تور کنیسه گردی (اگر گفتید چررا خانمها در اینجا عکس گرفتند؟)

یادش به خیر، کلی عکس یادگاری از بانوان این سرزمین دارم که در این بخش حمام یهودیان (حمام کشوریه) عکس می گرفتند و دنبال بانو فاطمه بودند، نمی دونم، کدام از دوستان حاجت روا شدند!
ته نویس دوم) این گزارش بدون اجازه و با افتخار تقدیم می شود به دوست، همسفر و همکار عزیزم، عالیجناب بابک سروش

اینجا را با دوستان خود به اشتراک بزارید

همسفران

  1. یادش بخیر اقای شهریاری
    یادمه توی حمام کشوریه ایستاده بودیم دور حوض و شما داستان خانم فاطمه رو تعریف میکردید
    در همین حین‌ به من که کنار شیر آب ایستاده بودم اشاره کردید و گفتید اون موقعها خانم فاطمه درست همینجایی که این دوستمون ایستادن، مینشستن و بخت گشایی میکردن…دوست عزیز اسم شما چیه؟
    و چهره تون خیلی متعجب وبانمک شد
    وقتی که گفتم اسم من” فاطمه “س.??
    یاد

    شهریار؛ واقعا یادش به خیر، امیدوارم دوباره روزهای خوب بیاد

با ما همسفر باشید

XHTML: امکان استفاده از این کدها وجود دارد: <a href="" title=""> <abbr title=""> <acronym title=""> <b> <blockquote cite=""> <cite> <code> <del datetime=""> <em> <i> <q cite=""> <s> <strike> <strong>