خانه عامری ها (انجمن فرهنگی ایران و انگلیس) اعتراف نامه
چندی قبل موضوعی را دنبال کردم به نام تخریب خانه عامری ها در ضلع جنوب شرقی میدان فردوسی ، گزارشهایی تهیه کردم 1 ، 2 ، 3 که در آن زمان سر و صدایی به پا شد (البته لحظه ای) می خواستم تنها خانه عامری ها حفظ شود، همین! اما حقیقت ها را ننوشتم! ننوشتم مالک واقعی خانه عامری ها کیست! ننوشتم خانه عامری ها انجمن فرهنگی ایران انگلستان بود! ننوشتم پول مالک را نداده اند! ننوشتم …. !! مجبور بودم ،چون می خواستم خانه حفظ شود اما اکنون می نویسم ! پس با من همراه شوید…
اپیزود اول:
شخصی بود به نام سلطان خان محمد عامری فرزند (نصرالله نائینی – ملقب به اسدالسلطنه) متولد 1268 ه خورشیدی ، فارغ التحصیل مدرسه آمریکایی تهران (آموزگار همان مدرسه در سالهای آتی) بعدها شد، رئیس دفتر و معاون سید ضیاء الدین طباطبایی و عضو کمیته آهن یا فولاد یا همان کمیته زرگنده که نقش به سزای در شکل گیری کودتای سوم اسفند 1299 داشت. در دوره چهارم مجلس شورای ملی منتخب مردم شهر نائین بود اما به علت شرکت در جلسات کمیته زرگنده و حضور فعال در کودتای 1299 اعتبار نامه او رد شد.
سلطان خان محمد عامری در دوره ششم مجلس شورای ملی به عنوان نماینده نایین انتخاب شد و به تهران آمد و قسمتی از ملکی را که متعلق به خاندان امین دارالضرب بود و در پشت خندق ناصری قرار داشت ، خرید و در همان سال عمارتی 2 طبقه در آن زمین بنا نمود و آن خانه شد «خانه عامری ها»
نکته اول: به دلیل محدودیت در تهیه گزارش و جلوگیری از تخریب، نام «میرزا جوادخان عامری» را به عنوان مالک معرفی کردیم و اثر هم با همین نام ثبت شد!!
اپیزود دوم:
سلطان خان محمد عامری در سال 1315 به جرم اختلاس و به دستور رضا شاه به زندان افتاد. سلطان خان محمد عامری 8 فرزند داشت (4 دختر و 4 پسر) پس از زندان افتادن ایشان ، خانواده او به این نتیجه رسیدند ملک را اجاره دهند و مستاجر که بود ؟ سفارت انگلستان ! برای چه منظوری ؟ انجمن فرهنگی ! چرا ؟؟ بعد از جنگ جهانی دوم انگلستان نیازمند این بود که یک پایگاه مردمی برای خود در ایران مهیا کند پس «دفتر روابط عمومي» سفارت انگلیس در باغ قلهک راه اندازی شد با انتشار روزنامه اخبار روزانه تهران ، هفته نامه تفسير ، دو هفته نامه ، ماهنامه عالم زنان و يك واحد فيلم و هزاران استراتژی دیگر ، دفتر راوبط عمومی تبدیل شد به شورای فرهنگی بریتانیا British Council ، یا همان انجمن فرهنگی ایران و انگلیس در کجا در همان «خانه عامری ها»!!!
نکته دوم: جریان اختلاس و زندگی نامه کامل سلطان خان محمد عامری را در اینجا گنجاندم.
انجمن فرهنگی ایران و انگلیس محلی شد برای نمایش فیلم ، نمایشگاه هنرهای جدید نقاشی و موسیقی ، کنسرت و جلسات و مباحثه و گفتگوی هفتگی ، آموزش زبان انگلیسی و …
نکته سوم: راستی اگر می نوشتم آنجا انجمن فرهنگی ایران و انگلیس است ، از تخریبش جلوگیری می کردند!!!
نکته چهارم: استاد خسرو سینایی ، محمود فرشچیان ، منصور روحاني قزويني و …. در انجمن فرهنگی ایران و انگلیس زبان را آموختند.
نکته پنجم: یکی از مکانهایی که توسط سازمان مجاهدین برای اعتراض به سفر رئیس جمهور آمریکا به ایران بمب گذاری شد ، همین انجمن فرهنگی ایران انگلستان بود!
اپیزود سوم:
خلاصه خانه عامری ها (انجمن فرهنگی ایران و انگلیس) که به نام عصمت همسر اول سلطان خان محمد عامری بود پس از انقلاب تخلیه شد و مجددا در اختیار خانواده عامری ها بود تا اینکه مالک مجتمع تجارت جهانی فردوسی، ملک را از این خانواده خریداری کرد و قصد تخریب داشت که سر و کله فضولی پیدا شد به نام سفرنویس …
اپیزود چهارم:
گزارش ها تهیه شد ، روزنامه ها نوشتند ، سایت ها و خبرگزاری بر روی تارنمای خود گذاشتند ، صدا و سیما گزارش تهیه کرد و … که خانه عامری ها (انجمن فرهنگی ایران و انگلیس) را دارند تخریب می کنند ، سازمان میراث فرهنگی به تکاپو افتاد و خانه عامری ها به شماره 30719 ثبت ملی شد …
اپیزود پنجم:
از اینجا به بعد کمی قضیه شیرین شد ، البته شیرین مضحک ، کاشی عمل آمد که خانه دیگری را ثبت کرده بودند!!! برخی می گفتند ؛ یکی از دلایل کنار گذاشتن آقای “ف” تبانی با مالک مجتمع تجاری و ثبت خانه ای دیگر بود . معادله داشت پیچیده تر می شد ، شهرداری هم آمد پای کار ، البته این بار؛ برای جلوگیری از تخریب خانه عامری ها (انجمن فرهنگی ایران و انگلیس) و حتی نگهبانهای شبانه روزی گذاشتند برای حفاظت از خانه! اما مالک مجتمع تجاری کار بلد تر از همه است، شبانه سقف شیروانی را برداشت، شبانه سقف طبقه دوم را برداشت و شنیدم ها می گفت؛ باز هم شبانه زیر پی های ملک را خالی کرد که خانه خراب شود … نمی دانم چرا تابه حال فرو نریخته!!!
اپیزود ششم:
در همان گزارش اولیه من چند عکس از یک عمارت قجری هم به خبرگزاری ها دادم و در سایت خود هم کار کردم هیچ کس نگفت این خرابه دیگر چیست و کجاست ؟؟ راحت دیدند و گذشتند ، کلوپ انگلیسیها ، دفتر آیت الله سید محمدباقر طباطبائی حکیم ، محل آموزش نیروهای سپاه بدر ، محل تجمع دوست داران آیت الله صدر و در نهایت مرکز پشتیبانی شهید صدر …
نمی دانم حالا به من حق می دهید که آیا آن زمان اجازه داشتم درباره خانه عامری ها (انجمن فرهنگی ایران و انگلیس) اینگونه بنویسم یا خیر ؟؟؟
تارنمای شورای فرهنگی بریتانیا : www.britishcouncil.org
ته نویس اول: انجمن فرهنگي ايران و آلمان درخيابان گوته هفده شهريور بود ، كتابخانه ايران و آلمان هم در خيابان خالداسلامبولي ، انجمن فرهنگي ايران و آمريكا بالاتر از خيابان شهيد بهشتي (عباس آباد) ابتداي خالد اسلامبولي یا همان كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان فعلی …. از انجمنهای دیگر اگر اطلاع دارید بدهید …
ته نویس دوم: قبلها سفارت انگلستان و همچنین باغ قلهک ثبت ملی شده بود!!
ته نویس سوم: خانه با تلاشهای دوستان شماره ثبت اضطراری گرفت و با شماره 30719 ثبت ملی شد!
ته نویس چهارم: شوربختانه خانه در اواخر بهمن سال 93 با رای دیوان عدالت اداری، تخریب کامل شد!
همسفران
با ما همسفر باشید
سلام
گزارش بسیار جالب بود و همچنین کلوپ انگلیسیها…امیدوارم با این گزارش اتفاق خوبی بیفته ولی بعید میدونم صاحب اون ملک تجاری فکر همه جا رو کرده …
شهریار: همه فکر همه جا را می کنند ، به غیر از مدیران ما !!
سلام
ممنونم از گزارش گيرا و البته ناراحت كننده
ممنونم از زحماتي كه ميكشي
شهریار: سلام و سپاس از انرژی مثبت شما
سلام به شما
متشکرم از این گزارش جامع. و خوشحالم از دیدن نقشه عبدالغفار و همینطور هم خواندن گزارش مربوط به خانه هوشنگ ابتهاج ، هرچند که وضعیت این خانه ها ناراحتی دوستدارانشان را سبب می شود…
در هر صورت مرسی از شما
شهریار: درود بر شما ، برخی اوقات تا اندوهگین نشویم ، فکری و چاره ای نمی اندیشیم
درود بر جناب شهریار ؛
بسیار بهره بردم از گزارش دقیق و مستندتان….البته جای دریغ و افسوس دارد که چنین بخشی از تاریخ مجسم ما ویران می شود.
باز هم سپاس
شهریار: سلام و درود ، سپاس و هزاران افسوس
سلام ودرود ؛ نه به عنوان یک صاحب نظر وکارشناس که بعنوان یک شخص علاقمند به میراث فرهنگی، شک ندارم با این عکسهایی که شما گرفتید هیچ برنامه و هماهنگی بین دستگاههای ذیربط برای حفظ این بنای تاریخی از همون ابتدا وجود نداشته اگر اینجوری بود هیچوقت مجوز ساختمان بلند مرتبه در کنار یک اثر تاریخی را نمی دادند. ضمن اینکه تلاش شما برای حفظ این بنا ستودنی ، قابل تقدیر والبته گزارش شما هم بسیار جذاب وخواندنی بود.
شهریار: سلام بر شما و سپاس ، امیدوارم با این گزارشها اتفاق خاصی در خصوص نگهداری خانه عامری ها (انجمن فرهنگی ایران و انگلیس) رخ دهد ، البته مثبت!!
جالب بود
و شاید هم دردی با خودش داشت
شهریار: دردهای بسیار
خدا به خاک سیاه بنشونه این انگیلیسهارو فکر میکنید دشمنی انگلیسا با ما خیالاته؟
شهریار: سلام ……
استاد عزیز سلام من چند وقتیه سریال دایی جان ناپلئون رو دانلود کردم و دنبال میکنم تک تک دیالوگهایش پر معنیست تصورش هم سخته برام وقتی اون سریال را دیدم طاقت دیدن این خانه را به این حال و روز ندارم بحث انگلیسها شد گفتم یادی کنم از دایی جان ناپلئون..
شهریار: سلام و سپاس دوباره از شما
با عرض سلام٫ممنون از اطلاعاتتون چقدر باعث تاسفه که این عمارت را خراب کردن !!
ممنون میشم اگر راهنمایی بفرمایین که من امکانش هست ترجمه انگلیسی این مطالب را پیدا کنم؟؟
وسوال دیگه ای که داشتم اینه که شما اطلاعات تاریخی از رحیم خان میر طومان دارین؟
ممنون از لطفتون??
سلام
تلخه اما سود برای بعضی ها در اینه که تهران قدیم (با آدم هاش، کوچه هاش و خونه هاش) به کل فراموش بشه!
شهریار: سودی که برای اینها دارد ، مادی است و نه چیز دیگر
به یزدان که گر ما خرد داشتیم کجا این سرانجام بد داشتیم
شهریار: سلام و سپاس
تشکر. بسیار جالب بود
شهریار: خواهش
حیف…ممنون از زحماتتون
شهریار: من تلاش خودم را کردم، پشیمان نیستم
سلام واقعا ممنون از شماکه انقد علاقه مند و دلسوزین…امیدوارم به کارتون ادامه بدید با روحیه قوی
شهریار: سلام و سپاس از اظهار محبت صمیمانه و پر از انرژی شما
ممنون از اطلاعاتتون. چقدر دردناکه برای من که تو این خانه خاطره های قشنگی داشتم !!!
همه جای دنیا کوچکترین بنا تاریخی را تا ابد نگه میدارن الی مملکت ما!!
واقعا حیف
شهریار؛ سلام بر شما
سپاس از پیام شما درخصوص خانه عامری ها؛ خوشحال می شوم اگر اطلاعات بیشتری دارید برای ما ارسال کنید
سپاس