ویرانه ای به نام قلعه شوش (آکروپل)
قلعه شوش (آکروپل) را اسفند سال گذشته با گروهی غیرمرتبط بازدید کردم ، قلعه شوشی که بیشتر اوقات درب آن بسته است . قلعه شوش که قبلها توسط تاراج گران غربی از آجرهای غارت شده کاخ آپادانا و چغازنبیل ساخته شده بود ، قلعه شوش که متاسفانه در حال حاضر به دست فرسایش طبیعت و مدیران نا بلد در حال تخریب است !! از فرسایش پی ها و ترک دیوارهای قلعه شوش تا گذاشتن تانکرهای چند تنی بر روی بام قلعه … از ساختن اتاقکی برای کبوتر بازی در بالای قلعه شوش تا نم و رطوبت سقف بیشتر اتاقها !! تصاویر قلعه شوش را ببینید شاید شما هم متوجه شوید ، چرا دربهای این قلعه بیشتر اوقات بسته است …
بهتر است از همان ابتدا شروع کنیم ، این قلعه بدون پی بنا شده و متاسفانه به علت بارشهای فراوان و خالی شدن خاک زیر دیواره ها احتمال ریزش آن حتمی است ، فکر کنم تاکنون هم خدا یارمان بوده که در قسمت ورودی اتفاقی پیش نیامده!!
در همان ابتدای درب ورودی زباله ها و نخال های ساختمانی و … چشم نواز بود و لذت بخش ! البته این موارد با توجه به چیزهایی که در داخل دیدم ، چیزکی بیش نیست!
پس از ورود به حیاط اول ، تنها چیزی که شما می توانستید رویت کنید ،ترکهای فراوان بر روی جداره ها بود ، ترکهای که به حال خود رها شده بودند تا …
اولین اتاقی که توانستم به آن سرکی بکشم ، کتابخانه قلعه بود ، یا بهتر بگویم خرابه قلعه شوش!!!
در خبرها خوانده بودم دو سال پیش به علت همان باران هایی که نوشته بودم ، سقف این قسمت فرو ریخته و آن را مرمت کرده اند ، اما دروغ ..
سقف همه اتاقها را رطوبت فراگرفته و احتمال ریزش آن زیاد بود!!
هیچ اتاقی از قلعه شوش در امان نبود و همه در حال ریزش!!
تا اینجا به غیر از زباله ها و نخاله ، اشکال از طبیعت و باران بود !!! اما در اتاقی که کنتورها و سیستم توزیع برق بود اوضاع از این هم خرابتر بود ،در این اتاق اگر سقف ریزش کند ، آتش سوزی در قلعه شوش حتمی است.
و در کنار همین اتاق تانکری بود ، پر از گازوئیل ، نمی دانم آیا این قلعه توانایی تحمل این تانکر را بر روی سقف خودش دارد یا خیر ؟ آیا معمولا باید اینگونه تانکرها در اتاقهای زیرین باشند یا در بالای برج های قلعه ؟؟ البته سقف ایجا هم در حال ریزش بود.
قلعه شوش در حال ویرانی بود همین!!
انگار یک تانکر دیگر هم بر روی سقف قلعه شوش بود!
بله درست فکر می کردم ، تانکری که من نمی دانم چند تن بود و چرا بر روی سقف قلعه کار گذاشته شده بود!
ته نویس 1) ابتدا این موضوع را با آقای گهستونی در جریان گذاشتم ، ایشان انتشار آن را اوکی کردند ، اما با خودم فکر کردم بگذارم فروردین ماه تمام شود ، شاید بازدید قسمتهایی از این قلعه که در ایام نوروز مهیا می شود هم ، بسته شود . پس به همین دلیل نوشتن گزارش را به اردیبهشت موکول کردم.
ته نویس 2) تجربه خوبی از موضوع آغل موزه آبادان کسب کرده بودم ، از تهدید بگیر تا دشنام و … این بار هم منتظرم
ته نویس 3) شاید الان متوجه شدید که چرا بازدید قلعه شوش امکان پذیر نیست و همیشه با دربهای بسته روبرو می شوید !
ته نویس 4) کاش پا به عرصه گردشگری نگذاشته بودم و اینهمه چشمم باز نمیشد به عالم آه و اندوه
همسفران
با ما همسفر باشید
سلام
آه مکش ای مرد نیک ، همه چیز داره طبق روال پیش میره! حتماً گذاشتن به طور طبیعی فرو بریزه تا دوباره آجرهای گرانبهاشو به یکی دیگه بفروشن تا باهاش یک اثر باب میل این قرنی! بسازن …
شهریار: سلام ، شاید این گونه باشد که شما می گویید
سلام
مگر اينكه انسانهاي دلسوزي امثال جنابعالي يواشكي به اين مكانها سفر كنند و مردم رو آگاه كنند و مطالبات از مسئولين ذيربط بيشتر بشه
فقط ميتونم بگم خدا قوت
شهریار: سلام ، برای مسئولین اصلا اهمیت ندارد ، راستی تصاویر آنگونه شما می گویید ؛ یواشکی ! هم نبود
سلام
همیشه میخواستم بدونم چرا همیشه در این قلعه بسته است چون خودم 2 بار پشت این درب ها مونده بودم..واقعا جای تاسف داره..امیدوارم به گوش اونهایی که باید برسه ،برسه…
شهریار: سلام ، این سوال برای خیلی ها بود
من به عنوان كسي كه اصالت خوزستاني داره، واقعا بي توجهي مسئولين و مردم خوزستان رو نسبت به ميراث طبيعي و فرهنگي رو ميبينم و تاسف ميخورم. همونجور كه شهر آجر دزفول در حال تخريب است و انديكا نيز آغل گوسفند و موزه آبادان چراگاه گوسفند
شهریار: البته این قضیه تنها شالمل استان خوزستان نیست و در کشوری به نام ایران زمین این گونه موارد بسیار دیده و شنیده می شود
درووود بر شهرام عزیز
یه گزارش دردآور و وضعیت تاسف بار دیگه
زنده باد
باز هم ممنون از تو برای این که دردسرهای بعدی چنین اطلاع رسانی را به جون می خری
همیشه برقرار باشی رفیق
شهریار: سپاس رفیق
خب من بازهم بايد بگم من از طرف مردم استانم عذر ميخوام!
فكر مي كنم سال 87 بود كه اون قلعه رو ديدم و چقدر دلم ميخواست توي قلعه رو هم ببينم. الان فكر ميكنم بهتر اين بود كه نبينم و به قول شما به آه كشيدن و حرص خوردم منجر نشه….
شهریار: تازه برخی اتاقها را رویشان نمی شد ، باز کنند
سلام
ابراز تاسف…
امااز شما سپاس بابت نگارش آن.
شهریار: سلام و سپاس بر شما
هر وقت به خوزستان که برادر و خواهر کوچکم در آنجا زندگی میکنند، سفر کرده ام کوله باری از اندوه و آه با خود به خانه آورده ام. گزارش مصور شما از قلعه نیز مرا به اندیشه ای ژرف فرو برد. راستی برای حل چنین معضلی که تنها گریبان شوش را نگرفته، جز غصه خوردن و گرفتن انگشت اتهام به این و آن راه دیگری نیست؟ گیریم که مسئولین امر چشمشان را به روی واقعیت بسته باشند آیا از گردشگران دلسوز و علاقه مند به تاریخ و فرهنگ کشور کاری برمی آید؟ از اطلاع رسانی مفیدتان بسیار سپاسگزارم
شهریار: اتفاقا اگر شما دوست عزیز این گزارش را به دوستان دیگر اطلاع رسانی کنید ، سپاس گزار خواهم شد
با درود خدمت دوست عزیز. گزارش درناکی بود که تنها اشاره به بخشی از وضعیت میراث فرهنگی خوزستان دارد.
شهریار: سلام ، دوست بزرگوار اگر این خبر را در سایت انجمن و … منتشر نمائید بزرگواری کرده اید.
این خرابی و زباله در تمام کاخ ها و ابنیه ای که متولی ان میراث فرهنگی است دیده میشود حتی در بعضی اوقات بیداد میکند کاخ نیاوران را عید بازدید کردم تمام دم در کاخ شاه روی دیوار شعار و یادگاری به تاریخ 77و68 و…. دیوارها همه خاکستری بود از بس که کثیف بود دیوار کاشیکاری شده جلوی کتابخانه خیلی کاشیهاش شکسته بود انجا کثیف بود کتابخانه انقدر کثیف بود انگار انجا سوخته باشد کاملا دود گرفته بودکاخ گلستان عین مردهشور خانه در ایام عید یک موزیک شاد هم نبود تمام درختهاش رویش یادگاری کنده بودند هنوز از نادرست نگهداشتن درخت های با قدمت محوطه کاخ عده ای سو استفاده میکردند و باز میخواستند یادگاری بنویسند که ما انها را منع کردیم بسیاری از نوشته ها فقط فارسی بود در حالیکه همراه ما کلی گردشگر المانی و ایتالیایی هم بود.انقدر حرف از تخریب دارم که ترجیح میدم که حضوری بگم .راستی اقای شهریاری تور بازار گل و خانه قحری ها تکرار ندارد ؟ ممنون میشوم که تکرار کنید با سپاس نرگس روحانی
شهریار: سرکار خانم روحانی اینجا ایران است و از این دست مسائل فراوان ، تور خانه های قجری هم 12 هین ماه برگزار می شود
سلام
جای تاسف داره…
البته تا حدودی از دوستی محلی شرایط راشنیده بودم.الان هم که دیدم.میدونم که امیدواری بیخودیه.اما امیدوارم رسیدگی بشه…
ممنون از شما
شهریار: واقعا امیدواری بی خودی بود!! چون حتی یک عکس العمل از میراث خوزستان دیده نشد
سال 84 پروژه ی اتمام دوره ی کاردانیم، طرح مرمت یکی از دروازه های ذیقورات چغازنبیل بود. گاهی هم به شوش می رفتم و بر میگشتم پایگاه.
نمی دونم دکتر ارفعی رو می شناسید یا نه؟ پیرمرد عزیز یک تکه گل خشک که روش خط میخی نوشته رو میگیرن دستشون و انگار دارن روزنامه ی صبح رو می خونن اون رو بازخونی می کنن. اون سال ایشون مدتی رو تو قلعه شوش بودن و یک شب با بچه های پایگاه رفتیم دیدنشون.
یادمه یکی از سقفها کمی نم داشت اما نه این جوری که الان هست…
پارسال خرداد ماه هم که رفتیم، تازه با پارتی بازی و آدرس دادن این و اون درب رو برامون باز کردن…
اوضاع و احوال میراث مان خوب نیست برادر!
شهریار: آب و هوای ایران زمین اصلا خوب نیست خواهر!!!
آهان راستی یادم رفت بگم…
تو این سفر شمال هر وقت که آرامستانی رو می دیدم، یاد شما می افتادم…سفیدچاه هم که جای خود داشت!
شهریار: شما لطف دارید ، من هم هر مسافر خارجی جهانگردی که می بینم ، جای شما را سبز می کنم
بله اینجاست که آه دوباره از اعماق وجود ما خارج می شود..
حتما در اسرع وقت سری به آنجا خواهیم زد تا ببینم آیا می توانیم ترکی از وجود قلعه را ترمیم کنیم…
شهریار: ترکهای دل را چه کنیم ؛ با این ویرانیها
سلام آقای شهریار
اتفاقا چند وقت پیش مستندی از این قلعه دیدم، با خودم گفتم چقدر زیباست ، اطلاعی از وضع موجودش نداشتم،
الان که بیشتر فکر می کنم مبینم ، دیگر به چشم هم نمیشود اعتماد کرد
این دروغ ها عینک هایی هستند که ما مجبوریم تا ابد بر چشم داشته باشیم.
سپاس
شهریار: سلام بر شما ، از اینکه به نوشته های حقیر اعتماد کردید ، سپاس گزارم
درود جناب شهریار
دیگه از دیدن این صحنه ها تعجب نباید کرد
به قول یکی از دوستان داره طبق روال پیش میره
تیشه به ریشه خودمون زدن تو ا ی ر ا ن یک چیز عادیه
من نمی دونم باستان چه بدی به این جماعت کرده
جز اینکه پر از افتخار و زیباییه
دست مریزاد جناب شهریار
شهریار: سلام بر شما ، تنها ریشه به باستان نمی زنند ، آثار دوره های خودشان را هم شبانه تخریب می کنند!!!
با سپاس از اطلاع رسانی های جنابعالی
واقعاً تأسف برانگیز است
شهریار: متاسفانه ، بیش از حد تاسف برانگیز