مدرسه نور و صداقت نفسهای آخر خود را می کشد
مدرسه نور و صداقت که از مدارس کهن شهر تهران است با قدمتی نزدیک به 100 سال به دست فراموشی سپرده شده و آخرین تلاش خود را برای زنده ماندن می کند، مدرسه فوق الذکر در اوایل دوران پهلوی اول توسط میرزا نورالله و میرزا جالینوس حکیم (از برزگان دین کلیمی) احداث شده بود، خاندان حکیم از خاندانهای متنفذ دوران قاجار و پهلوی و از نسل یک یهودی مهاجر به نام حکیم سلیمان بوده که در زمان فتحعلی شاه قاجار به ایران کوچیده بودند. اعقاب او به نام حکیم حق نظر و حکیم موشه (مشه) پزشک خصوصی ناصرالدین شاه قاجار بود.
در ابتدای سالهای فعالیت مدرسه نور صداقت ثبت نام رایگان و با توزیع پول و سایر هدایا منجمله لباس به دانش آموزان محروم و قشرهای کم درآمد، بود و در روزهای جمعه کلاس هایی تحت عنوان کانون شادی (با اجرای برنامه های تفریحی اجرای نمایش و موزیک) جزو برنامه های آموزشی مدرسه نور صداقت بود.
مدرسه نور صداقت به ظاهر برای بالا بردن سطح دانش و رفع نیاز های آموزشی فرزندان خانواده های یهودی ساکن محله عودلاجان تأسیس شده بود، اما از همان آغاز فعالیت ، هدف میسیونری پروتستان های انگلیس از ایجاد مدرسه نور صداقت، ترک دین موروثی و کشاندن تدریجی خردسالان به آیین مسیحیت بود.
پروتستان های مسیحی انگلیس به موازات تبلیغات گسترده دیگر میسیونری های اروپایی در ایران برای جلب مسلمانان به مسیحیت، ابتدا از طریق تأسیس و توسعه مدارس نور صداقت در تهران و اصفهان در قالب مدرسه اختصاصی برای جامعه کلیمیان وارد عمل شدند. اما به شوند فعالیتهای مدارس آلیانس اسراییلیت (اتحاد) توسط جامعه جهانی یهود در ایران ، تأسیس مجتمع فرهنگی اوتصر هتورا و ایجاد مدارس گنج دانش و … باعث گردید میسیونری پروتستان مدرسه نور صداقت را منحل اعلام کند، زیرا طی این مدت حتی یک نفر حاضر نشد که دین خودش را ترک کند.
از دانش آموختگان به نام مدرسه نورصداقت می توان به مشاهیر زیر اشاره کرد؛ پروین دولتآبادی شاعر و از بنیانگذاران شورای کتاب کودک، دکتر روح الله سپیر ، موسس و بنیان گذار بیمارستان خیریه سپیر ، مهندس جهانگیر بنایان ، موسس دانشکده معماری دانشگاه تهران و هارون (پرویز) یشایایی ، رئیس پیشین انجمن کلیمیان و تهیه کننده سینما با فیلم های همچون ؛ اجاره نشینها ، ناخدا خورشید ، هامون ، کیمیا و …
عمارت مدرسه نور صداقت به صورت یک ساختمان دو اشکوبه و به صورت شرق به غرب و رو به جنوب احداث شده بود که راه ورودی به طبقات از دو راه پله شرقی و غربی امکان پذیر بود و به مرور زمان در سالهای 1340 قسمت غربی عمارت مدرسه تخریب و با ایرانیت به صورت انبار در آمد و و حیاط قسمت شرقی نیز به صورت روباز انبار یخچال فریزر ، ماشین لباسشویی ، اجاقهای گاز ، تلویزیون ، فرش و نیز قطعات و لوازم یدکی و…. شد و مدرسه نور و صداقت به نام انبار «عاج» شهره شد و خانواده سرایدار در عمارت باقی مانده از مدرسه نور و صداقت در شمال شرقی ملک ساکن شدند.
یکی از بزرگترین آتش سوزی های پایتخت، ساعت ۱۶ و ۴۸ دقیقه روز سه شنبه ۲۳ مرداد ۱۳۸۶ در انبار عاج یا همان مدرسه نورصداقت قدیم حادث شد و بخشی از مدرسه ویران و در حریق سوخت.
حالا سوال اینجاست که آیا شهرداری و سازمان میراث فرهنگی اقدام به خرید و مرمت این مدرسه یا میراث ماندگار میکنند؟ تا شاید یادمان شکست میسیونرهای انگلیسی در محله عودلاجان برای همیشه در حافظه تاریخی مردم ایران حفظ شود؟ مدرسه ای که دیرینگی آن نزدیک به 100 سال است!
ته نویس) گزارش کامل درخصوص مدرسه نور و صداقت را که در سالهای پیش نوشته شده بود، می توانید در اینجا بخوانید.
همسفران
با ما همسفر باشید
سلام خدمت استاد شهریار عزیز همه ی اینها زیر سر شهرداریست و باند مافیایی اونها اون محله رو از عمداز بین بردند ساخت خیلی از پاساژهای اونجا با مشارکت خود شهرداری بوده چون خونه مادربزرگ بنده تواون محله بوده واز نزدیک شاهد کارهای شهرداری بودم متاسفانه نمیتونم قبول کنم شهرداری که مقصر اصلی نابودی محلست بیاد آبادش کنه!! حالا که یکی از عمارتهای تاریخی اون محله مدرسه صداقته که راحت میتونند روش برچسب و … بزنند مثل خونه میرزا بزرگ …
شهریار: سلام بر شما، ما همیشه امیدواریم و به همه گزینه ها فکر می کنیم، و سعی می کنیم از همه فرصتها به نحو مطلوب استفاده کنیم