گورستان سینما
گورستان سینما ، سفرنویس هم شورش را درآورده فقط گورستان ، آرامستان و … حالا این بار رفته دنبال گورستان سینما ، تنها گورستان سینمای دنیا کجاست؟ گورستان سینمای هالیوود! گورستان سینمای بالیوود! نه آدرس گورستان سینما این است؛ تهران ، خیابان لاله زار ،گورستان سینما با درصد آمونیاک فراوان در روبروی درهایش! گورستانی که یا انبارند یا پفک فروشی ، یا بسته اند یا ویرانه ، برنامه ای هم برای گورستان سینما وجود ندارد. 21شهریور روز ملی سینما بود ، اهالی سینما هم از بازگشایی خانه سینما خوشدل اما کسی یاد سینماهای متروکه و مخروبه تهران نبود .
از آغاز سلطنت پهلوي اول به تدريج سالن‌هاي سينما تقريباً به شكل امروزي شكل گرفت كه نخستين آن «گراندسينما» بود كه از تبديل سالن گراندهتل با ۵۰۰ صندلي به سينما كار خود را با بليت‌هاي يك، دو و سه قراني آغاز كرد. در قسمت سه قراني كه به قول امروز لژ سينما محسوب مي‌شد حدود ۱۰۰ صندلي و در درجات پايين‌تر ۴۰۰ صندلي قرار داشت. در سال ۱۳۰۸ چند سالن سينما در تهران بنا شد از آن جمله سينما ايران در لاله زار و سينما ماياك و سينما سپه كه گنجايش بيش از ۱۱۰۰ نفر را داشت.
وقتي چراغ «خانه سینما» روشن شد گشتيم در محله‌هاي تهران و دنبال سينماهاي قديمي ، سينماهايي كه بخش فراموش شده خاطره شهر هستند. گشتم به دنبال هویت ، گذشته و تاریخ سینمای ایران ، اما با یک گورستان عظیم مواجه شدم ، گورستانی در این شهر که فقط یک خیابانش ده ها گور سینمایی دارد.
از این پس سوژه ای برای آرامستان گردی هایم پیدا کرده ام ، گورستان گردی و آرامستان گردی در تنها گورستان سینمای دنیا!!!!
ته نویس: این مطلب را بدون اجازه و با افتخار تقدیم می کنم خدمت آقای احسان راطبی ، دلیلش را هم نمی دانم!
همسفران
با ما همسفر باشید
سلام
تشکر از زحمات شما جناب شهریار..
این مکانها گاهی تمنتهای خوشی و لذت افرادی در آن دوران بوده.. اینکه لحظاتی را به تماشای فیلمی بنشینند و غم خود را فراموش کنند..
چه پسربچه ها که پول توجیبی شان را جمع نکرده و یواشکی با دوستاشون نیامدن به این سینماها… اگر یک نظرسنجی بگذارید حتی تو همین سایت خیلی ها بله را کلیک میکنند… کاش میشد یک گزارش سفری جمع کرد از خاطرات سینمای آن دوران… از علاقه ها و خوشی ها و گریه ها… نمیدانم… فقط یک کلمه… این قافله عمر عجب میگذرد..
مستدام باشید.
شهریار: سلام ،این کار را حدود یک سال قبل در کوچه های پشت سینما تمدن در چهارراه مولوی انجام داده ام و صدای کودکان آن روزگار را رکورد کرده ام ، خاطراتشان را …
با سلام و تشکر از شما بابت این مطالب بسیار خوبتون. ایشالله هیچوقت خسته سفر نباشید
شهریار: سلام و سپاس از مهر شما
سلام
خسته نباشی آقا عجب سوژه هایی هر کدوم کلی کار دارند…
شهریار: درود و سپاس از علیرضا خان ، بی جمعه !!!
سلام. چقد خوبه با آدم خلاقی مثل شما آشنا شدیم، شدیدا در تلاشم یکی از تورهاتونو بیام. اون موقع دیگه واقعا از ته ته دلم شاد میشم. موضوع بسیار جدید و جالبی رو عنوان کردید.
شهریار: سلام و سپاس از مهرتان نسبت به حقیر ، امیدوارم شعادت همراهی شما نصیب من شود
چرا كه نه؟
اتفاقا ديروز صحبت سفر نويس بود بين ما.آرامستان گردي و گورگردي و زنده بخشي سنگ قبرهايي كه روزي و روزگاري بين ما بودند و چه دورانها گذراندند خالي از لطف نيست.چه بسا عبرت انگيز و كنجكاوكننده باشد
موفق باشيد
شهریار: سپاس از مهر شما و به امید دیدار شما بزرگوار
شهرام جان، دلم گرفت. دلم گرفت از اين بي احترامي خودمون به گذشته نزديك خودمون چه برسه به گذشته دورمون. چطور فراموش كرديم خاطرات خوشمان را در خيلي از جاهاي اين شهر و كشور. اكثر مردم ما قدر نشناس هستن. همونطوري كه تو مترو به بزرگترشون رحم نميكنن، انتظار بعيدي هستش كه به سينما و مسجد و تاريخ و … رحم بكنن
شهریار: محد خان عزیز ، امیدوارم یک روزی بشود که من سرتاسر ایران را برای سوژه تخریب بگردم و چیزی برای نوشتن پیدا نکنم
دروود بر شما، این عکس ها به همراه اسامی درج شده در زیر آن ها بسیار ارزشمند است. جای نام برخی از سینماها در لیست شما خالی است که امیدوارم آن ها را هم با تصاویرشان به همین صفحه اضافه کنید.
به امید خدا روزی برای خبرهای خوشی به کار خواهند آمد!
نوشته ی بعدی من هم درباره ی لاله زار (تنها گورستان سینمای دنیا!!! ) است.
موفق باشید
شهریار: سلام ، نمی خواستم مطلب زیاد بلند شود ، من هم امیدوارم روز های پیش رو خالی از مطالب این چنینی باشد ،مشتاقانه منتظر گزارش شما هستم
چه غمی داشت این عکس ها…
میشد هزاران هزار آدمی رو که اینجاها کار می کردند و یا آخر هفته شون رو اینجا می گذروندند تو این سینماها دید
چقدر راحت از تاریخ دور و نزدیک می گذریم
چرا برای گذشته خودمون ارزش قائل نیستیم
هر چه که بوده خوب یا بد برای مردم ما بوده و خود مردم ساختنش
نمی دونم چرا فرار می کنیم ازش؟!
شهریار: محمد خان چرا همه فکر می کنند بد بوده ، بابا به خدا اولین مسابقات بین المللی قرائت قرآن در ایران در سال 1356 در مسجد لاله زار واقع در همین خیابان انجام شده بود ، همه چیز را دارند قاطی می کنند ، …
جناب آقاي شهريار عزيز. نوشته ها و مطالب و عكسهاي شما واقعا خاص و مخصوص خودتان است و نشانه همت و پشتكار بالاي شماست. هميشه شادكام باشيد.
شهریار: سپاس از شما ، مهرتان افزون
این صحنه های غم انگیز کماکان در همه شهرها به چشم میخورد. بسیاری از شهرهای ایران که قبل ازانقلاب چند سینما داشتند الان یا ندارند یا فقط یک سینمای فعال دارند که آنهم فقط فیلمهای گیشه ای را نمایش میدهد.متاسفانه در کشور ما ارزشها بسیار تغییر کرده و این روند آنقدر بطئی بوده که خودمان هم نفهمیدیم کی و کجا سینما از سبد اقتصاد خانواده حذف شد فقط تا به خود آمدیم متوجه شدیم که سرگرمیها و دلخوشیها از نوعی دیگر شده. البته این همه ماجرا نیست چون در این چند دهه همواره کسانی هم بوده اند که با فیلم،سینما، سینماگر،کتاب، نویسنده، قلم، هنر، تجمع فرهنگ دوستان و هرچیز دیگری از این دست مشکل داشته و دارند و این وسط سینما قربانی این نوع ایدئولوژی شده.
شهریار: قربانیان زیادی داشتیک که یکی از آنها سینما بود ، حسب فرمایش شما فراوانند این قربانیان
مدت ها بود لاله زار رو بالا پایین میکردم و خودمو تو اون دوران حس میکردم بدون هیچ کابل و پریزی! تو رویاهام شهردار میشم و لاله زار و از ادیسون فروشی خالی میکنم و همه تئاترها و کافه هاشو باز میکنم
از یه عزیزی قرض میگیرم و میگم دلم از تئاترای بسته پره…
مرسی از گزارشت
شهریار: درود بر شما و به امید تحقق آرزوهایت ، از اینکه با آرزوهایت همسفر شدم خرسندم
خیلی ناراحت کننده است…اما نکته ی جالب این چند وقت اخیر مسعود کیمیاییه که در آخرین ساخته اش ، سینما متروپل رو به عنوان محل وقوع رویدادهای فیلم اش انتخاب کرده ، البته متأسفانه جزء معدود کسانی هست که همیشه از سینماهای لاله زار دلسوزانه یاد می کنه!
شهریار: چون در این خیابان بزرگ شده ، مجموعه سینما شکوفه هم به همت ایشان دوباره احیاء شد . به زودی تصاویر و گزارشهایی از سینما متروپول منتشر خواهم کرد
سلام…دوست عزیز،اگر روزی خواستین خاک قدم هایتان را سرمه ی چشم بنده ی حقیر در آذربایجان شرقی منطقه ی زیبای ارسباران بکنین!
پیشنهاد می کنم از وبلاگ آستمال زیبای نهان دیدن فرمائید. متشکرم
شهریار: سپاس از دعوت شما و به امید دیدار
سلام جناب شهریار
این تصاویر آدمو به تعمق زیاد مجبور میکنه
من هم امیدوارم روزی برسه که دیگه سوژه ی تخریب پیدا نشه
درود به شما
شهریار: درود بر شما ، آنقدر سوژه تخریب دارم که واقعا نمی دانم کدام را بنویسم ، البته متاسفانه
تشکر و سپاس به خاطر مطالب خوبتان
شاد و سرحال باشید. علی
شهریار: علی خان لطف دارید نسبت به حقیر
درود دوباره
جالب توجه بودند
سپاس
شهریار: سپاس از مهر شما
سینما ناتالی ماهی آکواریم شده…یه سینما تو خ.آذربایجان شده دفتر معماری داخلی،بعد از بازسازی میدان امام حسین سینمای قدیمی اش رفته پشت بازسازی و تقریبا دید بهش حذف شدهو شده دفتر تدارکات برنامه های مناسبتی که اونجا برگزار می شه
من امکان مالی ندارم اما اونچه که می تونم بذارم وسط تخصصم و نیروی انسانیمه.
شهریار: این سعادتی است دوستانی مثل شما داشتن ، این سرزمین به شما افتخار می کند
دوشنبه 15 مهر ماه در کافه تهرون با حضور اساتید معماری و … جلسه ای برگزار می شود در خصوص حفظ نشانه ها و خاطره های جمعی شهر تهران
مشتاقانه ، منتظر دیدار شما هستم
زمانی که نام سینما به میان می آید احساس دلتنگی شدیدی به من دست می دهد..یاد صندلی های خالی…همان پفک فروشی و انباری های پر از اجناس متروکه…چهره ی خسته و نا امید بلیت فروش…همه ی اینها سینمای این روزها را برای ما تعریف می کنند…آیا می شود سیل جمعیتی که دوست دارند صحنه ی تصادف یا دعوایی را در خیابان مشاهده کنند روزی به سمت سینما بروند؟؟؟
شهریار: درود، شاید اگر خود مرم بخواهند ، چنین شود
جناب شهریار عزیز
سلام و درود
تازه امروز این نوشته و مجموعه عکس ارزنده شما را دیدم و واقعا لذت بردم.
در نهایت هم که مرا شرمنده فرمودید و دوستی با شما باعث افتخار است.
کامروا باشید.
احسان راطبی.
شهریار: سلام بر شما بزرگوار، امیدوارم سعادت دیدار دوباره شما را داشته باشم. ارادتمند
سلام ضمن تشکراز عکساونوشته هاتون ميخواستم عرض کنم تو شهرما تبریز همین الان سینما آزادی رو دارن تخریب میکنند چن تا سینما ی دیگم درآستانه تخریبن. شرم آوره این سینما ها همشون بالای نیم قرن عمر دارن.
شهریار: سلام بر شما، متاسفانه اینجا ایران است!!!
سلام
مرسي از هم دردي زيباتون . اميدوترم انساني پيدا بشه تا باز هم تمام اين سينماها برپا بشن …
گذارشي هم از سينما گلريز تهران بزاريد كه سه سال ميشه بسته شده . سينماي قديمي و شصت ساله كشور و گلديس سابق. ممنونم
شهریار: سلام و سپاس از حضور شما، حتما امیدوارم ، فرصت کنم و بنویسم
سلام با تشکر
روی پروژه ای عملی، روی لاله زار کار میکنم، به اطلاعات بیشتری نیاز دارم، مثل پلان های این سینما ها و…. شما اطلاعات بیشتری دارید؟
شهریار: سلام دوباره
سلام جناب شهریاری،
مبارک باشه گورستان جدیدی که پیدا کردین. انشاله که بهد کرونا بریم این گورستان جدید رو بیشتر کشف کنیم.
شهریار: سلام بر شما، البته این گزارش مربوط به 7 سال پیش است. گورستان جدیدی نبود، گزارشی از گورستان 40 ساله بود
امروز روز ملی سینما است و در حال مطالعه تاریخ سینماهای ایران و گشت و گذار در فضای مجازی بودم و از صبح دلم برای لاله زار تنگ بود. لاله زاری که زمانی شمال شهر تهران محسوب می شد و پر از جاذبه برای عصرگردی های تهرانی ها.
به مطلب شما بر خوردم و به گورستان های مورد تحقیق شما گورستان دل های تنگ هم اضافه شد.
ممنون از مطلب و محتوای خوبی که تهیه کردید.
شهریار؛ سلام و سپاس از مهربانی شما
با سلام خدمت آقا شهرام و همه دوستان و همکاران محترمشون
خیابان لاله زار نه تنها گورستان سینماست بلکه گورستان پیاله فروشی ها و بزازها ها و خیاط هاست.
خیابان لاله زار پر از پارچه فروشی هایی بودند که آخرین مدل ها را می فروختند. خریداران بعد از خرید به خیاطی های همون خیابان مراجعه میکردند. در حال حاضر آقای علیزاده در لاله زار شمالی نرسیده به خیابان انقلاب پیاده روی شرقی تنها بزازی فعال خیابان است که با چنگ و دندان مغازه اشو حفظ کرده . تعریف میکند که هر روز پیشنهادات وسوسه انگیزی از همسایگان الکتریکی خود دریافت میکند و با وجود آنکه ادامه فعالیت مغازه هیچ سودی برایش ندارد به این کار ادامه میدهد. من تا حالا دوبار از مغازه اش دیدن کرده ام. یک آقای خونگرم شمالی است که همه را می پذیرد.
شهریار: سلام بر شما. مستاق دیدار
کاش یکی پیدا بشه این سینماها رو بصورت یک سایت تاریخی، بازسازی کنه، یعنی برای اجرای یک تور فرهنگی_تاریخی و مثل سی تیر محل استراحت و تفریح هم باشه و این سیاهی ای که دور تا دورش رو گرفته از بین ببره.
شهریار: سلام بر شما، به روزهای روشن امیدوارم